واکنش پروانه سلحشوری به زنکشی در اهواز: همیشه یک نفر به عنوان قیم بالای سر زنان وجود دارد/ وقتی جان زن نصف یک مرد میارزد، مسلم است که قتلی مثل قتل اهواز اتفاقاتی رخ میدهد
پروانه سلحشوری: «معتقدم هم مباحث قانونی و تدوین قوانین سفت و سخت بازدارنده و هم فرهنگ در کاهش و توقف آمار قتلهای ناموسی موثر خواهد بود و یکدیگر را تکمیل میکنند. مباحث فرهنگی در این خصوص بسیار اهمیت دارد. وقتی این جنایت اتفاق افتاد، یاد زمانی که عضو کمسیون فرهنگی بودم، افتادم. آن زمان بسیار تکرار میشد که باید مهندسی فرهنگ انجام بدهیم. من به شدت با این ترکیب و مفهوم مشکل داشتم. معتقد بودم که نمیتوان فرهنگ را مهندسی کرد. الان کم کم به این نتیجه رسیدم که گویا فرهنگ را هم مهندسی میکنند.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ جز برخی نمایندگان مجلس و کنشگران سیاسی کسی از مقامات رسمی واکنشی صریح نسبت به زنکشی در اهواز نشان نداد. حتی برخی مقامات قضایی که در این خصوص صحبت کردند نیز ترجیح دادند به خط و نشان برای رسانهها اکتفا کنند تا فیلم و عکس دهشتناک دیگری از این قتل ناموسی منتشر نشود. فراتر از تلاشهای فرهنگی برای کاهش چنین جنایاتی، با وجود افزایش اخبار زنکشیها در دو سال گذشته حاکمیت همچنان در حمایت از زنان خصوصا دختران قربانی کودکهمسری سکوت کرده و دست به هیچ اقدام بازدارندهای نمیزند. لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» که اتفاقا قوه قضاییه در دوران سید ابراهیم رییسی از صدر تا ذیلش را آنطور که تمایل داشت، تغییر داد همچنان در مجلس شورای اسلامی معطل ماندهاست. در این خصوص «امتداد» با پروانه سلحشوری، عضو فراکسیون زنان مجلس دهم گفتوگو کرد.
پروانه سلحشوری، نماینده پیشین مجلس در مورد نقش قوانین بازدارنده و همچنین فرهنگ در کاهش زنکشی توضیح داد: «معتقدم هم مباحث قانونی و تدوین قوانین سفت و سخت بازدارنده و هم فرهنگ در کاهش و توقف آمار قتلهای ناموسی موثر خواهد بود و یکدیگر را تکمیل میکنند. مباحث فرهنگی در این خصوص بسیار اهمیت دارد. وقتی این جنایت اتفاق افتاد، یاد زمانی که عضو کمسیون فرهنگی بودم، افتادم. آن زمان بسیار تکرار میشد که باید مهندسی فرهنگ انجام بدهیم. من به شدت با این ترکیب و مفهوم مشکل داشتم. معتقد بودم که نمیتوان فرهنگ را مهندسی کرد. الان کم کم به این نتیجه رسیدم که گویا فرهنگ را هم مهندسی میکنند. ببینید لایحه منع خشونت علیه زنان که از زمان حضور خانم مولاوردی در معاونت زنان کلید خورد و بعد در زمان خانم ابتکار بالاخره به مجلس فرستاده شد. ما هم در زمان نمایندگی به صورت مدام پیگیر این لایحه بودیم. همان زمان لایحهای که در مورد منع خشونت علیه زنان بود به لایحهای برای تامین امنیت تبدیل شد. یعنی در مواردی حتی اعمال خشونت بر زنان که بسیار اتفاق میافتد هم برای برخی قابل پذیرش نبود و نیست. اما آیا امنیت زنان تهدید نمیشود؟ آیا تامین امنیت زنان از بسیاری از مواردی که در مجلس بر روی آن کار میشود، مهمتر نیست؟»
او ادامه داد: «موضوع به این مهمی را نادیده میگیرند. با این که در دین و آیین ما بارها تاکید شده که زنان را احترام کنند و پاس بدارند. حتی در مورد بروز برخی مشکلات اخلاقی هم راهکارهایی پیشنهاد شده که جایی برای اعمال قدرت شخصی نمیماند. چطور کسی به خودش اجازه میدهد در ملا عام یا در خفا جان کسی را بگیرد؟ این ستم از قوانین شروع میشود. زنی که حق ندارد بدون اجازه همسر و پدر از خانه بیرون برود. زنی که حق تحصیل ندارد. زنی که اگر پدر اجازه ندهد حق ازدواج ندارد. یعنی همیشه یک نفر به عنوان قیم بالای سر زنان وجود دارد و قانون هم از این موضوع حمایت میکند. وقتی اغماضهای قانونی در مورد قتل یک زن به دست پدرش صورت میگیرد، مسلم است که قتلی مثل قتل رومینا اتفاق میافتد. وقتی جان زن نصف یک مرد میارزد، مسلم است که قتلی مثل قتل اهواز اتفاقاتی رخ میدهد.»
سلحشوری افزود: «تبعیض و نابرابری و نادیده گرفتن زنان و قرار دادن زنان در موضع ضعف در برابر مردان، همگی از قوانین شروع میشود. وقتی قوانین چنین اجازهای به مردان بدهد و در عین حال فرهنگ مقوم آن باشد، باعث میشود به مرور چنین اتفاقاتی بیشتر شود. به نظر میرسد جامعه ما هم به یک بیتفاوتی مزمن دچار شدهاست. چقدر احساسات جریحهدار میشود اما تصمیمسازان و تصمیمگیران هیچ کاری نمیکنند و واکنشهای جدی نشان نمیدهند. آیا جامعه مدنی این توان را دارد که دولتمردان و سیاستمدراران را مجبور کند تغییراتی را در قانون اعمال کنند؟ به نظر میرسد فقدان قدرت جامعه مدنی باعث شده سیاستمداران هم در موقعیتی قرار گیرند که نخواهند کاری در این زمینه انجام بدهند.»
این نماینده پیشین مجلس همچنین توضیح داد: «به نظر میرسد این مساله قتلهای ناموسی به یک روند دنبالهدار و فراگیری تبدیل شدهاست. حتی شنیدم برخی میگویند در بین عربهای خوزستان این مساله زیاد پیش میآید اما مگر رومینا که به دست پدرش کشته شد عرب خوزستان بود؟ مگر میشود چنین جنایاتی را صرفا به یک قوم و طایفه و بخش محدود کرد؟ این اتفاقات در کشور رخ میدهد. از آنجا که قاتلان احساس میکنند، قانون به جای برخورد جدی اغماض میکند آنقدر وقیح میشوند که به خودشان اجاز میدهند سر قربانی را فاتحانه در خیابان بچرخانند.»
سلحشوری در پاسخ به این سوال که مسوولیت حاکمیت در برابر چنین فجایعی چیست، گفت: «در هر کجای جهان چنین اتفاق وحشتناکی رخ میداد، تلنگری برای حاکمیت بود. ما شاهد هستیم مثلا یک خانمی موتورسواری میکند یا هر چیز کوچک دیگری در مورد زنان به سرعت دستگیر میشوند، برخورد میشود، جرم مشخص میشود و برایشان مجازات هم تعیین میشود اما در چنین فجایعی شاهد نیستیم که به فوریت برخورد شود، واکنش نشان داده شود، تغییراتی حاصل شود و …»
او ادامه داد: «در عین حال دستگاههای فرهنگی باید نسبت به آنچه به عنوان قتل ناموسی شناخته میشود، حساس بوده و به این مسائل ورود کنند. چقدر دستگاهّهای فرهنگی در مورد این موضوع کار کردهاند؟ اگر کار کردهاند با چه روشها و متدهایی و با چه رویکردی به موضوع ورود کردهاند؟ شاهد این هستیم که مساله قتلهای ناموسی از سوی برخی رسانهها سیاسی و جناحی تلقی میشود. چه ربطی به سیاست دارد؟ این امر فرهنگی ست. باید تمام کسانی که دغدغه مردم و جامعه را دارند، قتل ناموسی را محکوم کنند. اصلاحطلبی که در حال حاضر جریان مطرح در سپهر سیاسی کشور نیست چرا مسائل این چنینی را به اصلاحطلب و اصولگرا ارتباط میدهند. متوجه نیستند که جامعه نسبت به این فجایع واکنش نشان میدهد. این زنی که کشته شد، فرزند مملکت بود. از جورج فلوید اسطوره ساختند. چندین زن جوان باید قربانی شوند و به دست همسر و پدر کشته شوند اما تغییری حاصل نشود؟ این زنان به چه کسی و به چه جایی و به چه قانونی پناه ببرند؟چه کسی مسوول امنیت زنان کشور است؟ گروههایی در کشور یک مساله امنیتی- اجتماعی را به مساله امنیتی- سیاسی تبدیل میکنند.»
این نماینده مجلس دهم در پایان تاکید کرد: «زمانی که در مجلس بودم بارها و بارها در مورد خشونت هشدار دادم. اولین باری که که از سوی قوه قضاییه مورد بازخواست قرار گرفتم به این دلیل بود که در مورد خشونت صحبت کردم. به من گفتند سیاهنمایی میکنی و ثابت کن ایرانیها عصبانیترین مردم دنیا هستند. در حالی که موسسه گالوپ گفته بود و من هم به نقل از این موسسه گفته بودم. برای چنین حرفی یک نماینده که مصونیت نمایندگی دارد از سوی قوه قضاییه مورد بازخواست قرار میگیرد و از او سند و مدرک میخواهند. اما کسی که مرتکب قتل میشود آنقدر احساس امنیت دارد که به راحتی سر مقتول را در خیابان میچرخاند.»
منبع: امتداد