اطلاعاتی درباره زنکشی در خوزستان:بیش از ۶۰ زن درخوزستان به دلایل منتسب به ناموس در دو سال گذشته کشته شدهاند / میانگین سنی دختران کشته شده، ۱۱ تا ۱۵ سال
بر اساس پژوهش انجمن زنان ریحانه اهواز، از سال 1398 تا تابستان 1400، حدود60 زن درخوزستان به دلایل منتسب به ناموس کشته شدهاند. بریدن سر، خفهکردن و آتش زدن، به ترتیب بیشترین روشهای کشتن این زنان بوده. بین کشتهشدگان،زنان ۱۱ تا ۱۵ ساله هم بودهاند. یکی مسئولان استان گفته است، روزانه یک تا سه ازدواج زیر پانزده سال ثبت میشود.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ بر اساس پژوهش انجمن زنان ریحانه اهواز، از سال 1398 تا تابستان 1400، حدود60 زن درخوزستان به دلایل منتسب به ناموس کشته شدهاند. بریدن سر، خفهکردن و آتش زدن، به ترتیب بیشترین روشهای کشتن این زنان بوده. بین کشتهشدگان،زنان ۱۱ تا ۱۵ ساله هم بودهاند.
یکی مسئولان استان خوزستان ادعا کرده است:روزانه یک تا سه ازدواج زیر پانزده سال ثبت میشود.
بنابر گزارش دیده بان ایران؛ بررسی ها نشان می دهد،در برنامههای ملی سازگاری با کمآبی هیچ برنامه ویژهای برای زنان وجود ندارد. کنشگران اجتماعی خوزستان میگویند در سهسال گذشته خشونت علیه زنان بهطور چشمگیری در خوزستان افزایش داشته است. یک منبع آگاه به اندیشهپویا گفته درشهر اهواز حدود 3500 زن تنفروشی میکنند. پونه پیلرام، رئیس سابق کمیسیون زنان فرمانداری اهواز ومدیر یک مرکز کاهش گذری آسیب زنان در اهواز /هم میگوید تنفروشی که زنان خوزستان درگیر آنند، آسیبی چندبعدی است؛ بر اساس بررسیهایی که او انجام داده، این زنان گرفتار باندهای قاچاق بدن، قاچاق انسان و موادمخدر شدهاند و افزایش تعداد آنها، تعداد بچههای بدون شناسنامه را هم بیشتر کرده است.
پونه پیلرام: «از سال 97 به بعد، بیکاریهای ناشی از بیآبی و فقر و تورم، خانوادهها را گرفتار کرده. ما در خوزستان میبینیم وقتی در خانوادهای نتوانند زندگی افراد را تامین کنند، اولین کسی را که از خانه بیرون میکنند دخترانند و این دختران گرفتار انواع آسیبها میشوند.
/وقتی ما میگوییم زنان در سالهای گذشته از بحران آب، آسیب بیشتری دیدهاند، کسی جدی نمیگیرد و حتی میگویند چرا در این باره صحبت میکنید. شاید باورتان نشود، من دختر هفدهسالهای را در مرکزم داشتم که تابستانها برای اینکه دو ساعت بتواند با کولر گازی خنک شود، تنفروشی میکرد.»
الهام، اهل شهر باغملک در شرق خوزستان، دو سال پیش و وقتی سیزده سال داشت ازدواج کرد؛ ازدواجی اجباری که او را از درس خواندن بازداشت. باغملک و روستاهای اطراف آن هم چندسالی است دچار کمآبیاند؛ الهام هر روز با تن نحیفش مجبور است ساعت شش صبح از خواب بیدار شود و دبهای پلاستیکی را از لولههای آب پر کند تا ساعت به 11 نرسیده، بتواند هم غذا بپزد، هم خانه را تمیز کند و هم آنقدر آب دخیزه کند تا فردا صبح. الهام میگوید دلش به شوهر کردن رضا نبوده اما خانوادهاش گفتهاند که باید شوهر کند چون دیگر خوردن سر سفره پدر بس است.
افزایش قتلهای ناموسی و پروندههای زنکشی، روی دیگر سکه آسیبهای آمده از بحران آب در خوزستان است. عاطفه بروایه، کنشگر اجتماعی عرب میگوید فقری که این سالها دامنگیر خوزستانیها شده فقط مادی نبوده و به موضوعات فرهنگی و اجتماعی هم کشیده شده است؛ عادتهایی که به گفته او درجامعه عرب رو به تغییر بود، به دلیل شرایط اقتصادی و اقلیمی و فقر افزایش داشته و خشونت علیه زنان مانند جرایم «ناموسی» در خوزستان به طور محسوسی شدت گرفته است. بروایه و همکارانش از دو سال پیش، مشغول جمعآوری اطلاعات و پژوهش درباره زنانیاند که به دلایل منتسب به «ناموس» کشته شدهاند.
بر اساس اطلاعات این پژوهش، از سال 1398 تا تابستان 1400، حدود 60 زن در خوزستان به این دلیل کشته شدهاند؛ تعدادی که به گفته بروایه، از این هم بیشتر است و این فقط اطلاعاتی است که او و همکارانش توانستهاند در این دو سال به دست آورند.
این پژوهش نشان میدهد که این قتلها عمدتا در مناطق عربنشین بوده و این زنان اهل شهرهای مختلفی مثل شوش، اهواز، آبادان، کارون و ... بودهاند. بیشتر زنان کشتهشده جوان و نوجوان بودهاند و بین آنها زن یازده و پانزده ساله هم بوده است.
تعداد زنان مجردی که به دلیل داشتن رابطه، کشته شدهاند بیشتر از زنان متاهل با دلیل مشابه بوده است. اطلاعات این پژوهش نشان میدهد از این ۶۰ مورد، حتی یک فرد مجرم یا همان قاتل، مجازات نشده است و حتی خانوادهها از آنها شکایتی نکردهاند.