فقر زنانه در کشور و افزایش روسپیگری در جامعه/ به جای انکار روسپیگری باید از بروز آن پیشگیری کرد
ینبار نوبت به کارشناس مطالعات زنان صداوسیما رسید که حادثهآفرینی کرده و در سخنانی غیرکارشناسی و تنها با اهداف سیاسی علاوه بر تحقیر زنان رنجدیده تنفروش راهکارهای علمی حمایت از سلامت این زنان را که به حفاظت از جامعه نیز منجر میشود تلاش برای رسمیتبخشی به روسپیگری بخواند.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ «دولت اصلاحات و دولت روحانی به دنبال آن بودند که زنان تنفروش مصونیت داشته باشند و به رسمیت شناخته شوند و از بیتالمال مسلمین برای "اینها" هزینه شود تا خدمات جنسی بدهند و استدلالشان هم عدم انتشار بیماریهای مقاربتی در جامعه است.» اینها گوشهای از سخنان فاطمه شجاعی کارشناس برنامه جهانآرا در شبکه افق است که ظاهرا در بیاناتی از سر دلسوزی، اما در واقع تنها برای سیاسیکاری و دور کردن جامعه هدف خود از واقعیتهای اجتماعی ناشی از ناکارآمدی مسئولان به زبان رانده شد.
شجاعی که از او به عنوان کارشناس مطالعات زنان یاد شده است اما روزمهای چشمگیر از او در دسترس نیست، زنانی را که در سایه فشارهای اقتصادی کمرشکن، نداشتن مهارت و دانش کافی برای داشتن شغل و عدم توانمندسازی، دست به تحقیر خود زده و بیهیچ علاقهای خود را در معرض انواع خطرات قرار دهند شایسته حمایت نمیداند.
زنان تنفروش در نگاه کارشناس مطالعات زنان صدا و سیما!
شجاعی با لحنی تحقیرآمیز عنوان میکند که دولت اصلاحات میخواست از بیتالمال مسلمین برای "اینها" هزینه شود. فردی که خود را کارشناس مطالعات زنان میداند درباره تیپاخوردهترین و تحت فشارترین زنان جامعه به شکلی توهینآمیز از ضمیر اینها استفاده کرده و این زنان را لایق حمایت از طریق بیتالمال جامعه مسلمانی که این زنان بخشی از آن هستند نمیداند. زنانی که اتفاقا مشتریان آنان و در واقع تهدید جدی زندگیشان از همین جامعه هستند و از کرات دیگر به سراغشان نمیآیند. جالب آنکه او برنامههای کاهش آسیب را بهانهای برای رسمی کردن روسپیگری میداند یا میخواهد چنین طرز فکری را به جامعه منتقل کند تنها برای اینکه جناح مقابل را تحت فشار افکار عمومی قرار داده و پیکان بدبینی جامعه را که امروز دیگر اصلاحطلب و اصولگرا نمیشناسد به سمت اصلاحطلبان بچرخاند.
شهیندخت مولاوردی، معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در دولت اول روحانی اما ضمن تکذیب سخنان کارشناس برنامه بر این نکته تاکید کرده بود که در دوران معاونت او نشستی تحت عنوان «نشست تخصصی سلامت زنان و رفتارهای پرخطر با تاکید بر ایدز» در راستای کاهش این آسیب برگزار میشود، نشستی که باعث میشود عدهای ادعا کنند که قصد از برگزاری آن ارائه کارت سلامت به زنان روسپی بوده است.
سخنان کجاندیشانه افرادی مانند این کارشناس صدا و سیما تنها نشاندهنده آن است که این فرد از آسیبهای اجتماعی همچون روسپیگری، تبعات و راهکارهای آن بیاطلاع بوده و با ارائه اطلاعاتی اشتباه با سلامت و زندگی زنان تنفروش و همچنین سلامت جامعه قمار میکند. این کارشناس حقیقتا جز انتقاداتی انحرافی راهکاری ارائه نمیدهد و شاید مهمترین اعتراض او آنست که چرا در نشست تخصصی سلامت زنان در دوران مولاوردی تنها از چهرههای علمی دعوت شده و از کارشناسان دینی استفاده نشده است.
این کارشناس برنامه که بر تمام اسناد بینالمللی و راهکارهای علمی در خصوص سلامت زنان تنفروش بدون توجه به علل آن میتازد، اما به این نکته اشاره نمیکند که مدتی پیش رستموندی رئیس سازمان امور اجتماعی کشور عنوان کرده بود که صیغهیابی در فضای مجازی به عنوان یک آسیب در حال گسترش است و حتما باید نسبت به این امر حساسیت داشته باشیم تا مفاهیم دینی دچار انحراف نشود. این کارشناس از ذکر این نکته خودداری کرد که امروزه صیغه و صیغهیابی در حال افزایش است موضوعی که باعث شده به گفته انسیه خزعلی معاون زنان و خانواده ریاست جمهوری نشستی در خصوص مساله صیغه به عنوان آسیبی که با سوءاستفاده از قوانین متوجه خانواده است برگزار شود.
به گزارش جامعه ۲۴ اگر شجاعی کارشناس برنامه جهانآرا و اصولا دست اندر کاران این برنامه به دنبال رفع مشکلی از مشکلات جامعه بودند، ضمن احترام به حقوق انسانی زنان تنفروش، موضوع روسپیگری و راهکارهای نجات و توانمندسازی اقتصادی، جسمی و روحی این افراد را با تکیه بر گستردگی، علل و راهکارهای آن بیان میکردند و به جای اینکه تمام توجه خود را معطوف ارائه تحلیلی اشتباه از عملکرد جناح دیگر کرده و به دنبال رسیدن به مقاصد سیاسی همفکرانشان با بدنام کردن طرف مقابل باشند با همانهایی که طرف انتقادشان بودند در فضایی آرام به گفتگو مینشستند تا با همافزایی به راهکاری مناسب برسند.
متاسفانه آسیبهای اجتماعی و گروههای آسیبدیده و در معرض آسیب نیز از تیغ تیز بازیها و رقابتهای سیاسی در امان نماندهاند. این گروهها از یک سو زیربار فقر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کمر خم کردهاند و از سوی دیگر افرادی که باید نجاتبخش آنان باشند در خط مقدم مبارزه و نگاه غیر انسانی نسبت به آنان قرار دارند.
فاطمه شجاعی کارشناس برنامه جهان آرا نمیگوید برای نجات دخترکانی که به دلیل فقر یا اعتیاد والدین یا وجود مجموعهای از این آسیبها در میان اعضای خانواده از کودکی تن به تعرض و تجاوز داده و در بزرگسالی نیز راهکاری جز روسپیگری ندارند چه باید کرد یا برای دختران کم سن و سالی که برای رفع گرسنگی شدید یا لحظهای آرام گرفتن در خنکای کولر تنها فرصتی که جامعه به او میدهد تسلیم تن در ازای رفع نیاز است چه راهکاری دارد؟ او درباره اینکه برای حمایت و توانمندسازی مادران تن فروشی که برای تامین هزینههای سنگین زندگی امروز در تنازع برای بقای خود و فرزندانشان که نه پشتوانه خانوادگی دارند و نه از حمایتهای دولتی چشمگیری برخوردارند چه پیشنهادی دارد سخنی نمیگوید.
شاید بهتر باشد شجاعی نگاهی به آمار و ارقام بیندازد تا شاید تلخی زندگی زنان تنفروش را دریابد و از جایگاه رفاه و بیخیالی درباره این زنان سخن نگوید. در سال ۹۸ دکتر حبیب الله مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی وقت سازمان بهزیستی کشور با اشاره به کاهش متوسط سن زنان تن فروش در کشور، از کاهش سن این زنان خبر داده و گفته بود که در سال ۸۹ تا ۹۰ میانگین سنی این زنان یک سال کاهش یافته است.
او گفته بود که بر اساس آمارهای مراکز بازپروری سازمان بهزیستی ۱۰ تا ۱۲ درصد زنان خیابانی متاهل هستند و اغلب آنان در سنین ابتدای جوانی ۲۰ تا ۲۹ سال قرار دارند.
اما ۸ سال پیش از این تاریخ یعنی در سال ۹۰ دکتر قرایی، رئیس وقت انجمن جامعه شناسی ایران نسبت به کاهش سن روسپیگری در کشور هشدار داده و گفته بود سن روسپیگری با کاهشی ۸-۱۰ سال از سنین ۲۰ تا ۳۰ سالگی به ۱۲ تا ۱۸ سالگی رسیده است.
به گزارش جامعه ۲۴ ، وجود پدیده تنفروشی در میان زنان و مردان حقیقتی تلخ، اما انکارناپذیر است که راهکارهای مرتبط با پیشگیری، توانمندسازی و حمایت از سلامت جسمی و درمان افراد گرفتار شده در این چرخه تنها در دست دولتمردان و برنامهریزان اجتماعی قرار دارد، راهکاری که قطعا در مسیر آن توهین و تحقیر و بیتفاوتی راهی ندارد. حال که اصلاح طلبان از پس کاهش آسیبهای اجتماعی و بهویژه پدیده تنفروشی برنیامدهاند اصولگرایان عرض اندام کرده و مشخص کنند که تاکنون در راستای توانمندسازی زنان تنفروش، حمایت از سلامت آنان به عنوان نوع بشر و کاهش این آسیب اجتماعی چه راهکارهای جایگزین مناسب، علمی و اخلاقی ارائه دادهاند؟
دست گذاشتن روی این پدیدههای پر آسیب اجتماعی با کجفهمیهای عجیب و به منظور انتقامجوییهای جناحی معضلات را به حاشیه رانده و برنامهریزی برای کاهش آسیبها را بغرنجتر میکند. شاید بهتر باشد امثال شجاعی به جای ایرادگیری، برنامههایی جامع و کاربردی ارائه دهند که ضمن تاثیرگذاری در بلند مدت بتوانند در کوتاه مدت نیز از این زنان و جامعه در برابر تبعات این آسیب بزرگ، حفاظت کنند.
با دکتر سیمین کاظمی، پزشک و جامعه شناس درباره مفهوم تنفروش ی زنان به گفتگو نشستیم.
چهره زنانه فقر در جامعه ایرانی
سیمین کاظمی میگوید: تن فروشی یک آسیب اجتماعی است و برای پیشگیری و درمان هر آسیب اجتماعی هم باید تدابیری اندیشیده شود. برای روسپیگری نیز مشخصا راهکارهایی وجود دارد. ما میدانیم که روسپیگری بیشتر در جامعهای دیده میشود که فقر و بیکاری زنان زیاد است وقتی شرایط اقتصادی نابسامان باشد، افراد برای امرار معاش مجبورند دست به کارهایی بزنند که همه آنها قانونی نیستند.
وی با بیان اینکه در جامعه ما وضعیت زنان به لحاظ اقتصادی بسیار بد است، عنوان میکند: در کشور ما فرصتهای شغلی برای زنان کمتر بوده و حقوق و دستمزد کمتری نیز میگیرند، در واقع فقر در ایران یک صورت زنانه دارد. تحت چنین شرایطی معدودی از زنان از بدنشان به عنوان تنها سرمایه خود استفاده میکنند و وارد روابط جنسی با افراد ناشناس در ازای پول شوند. این موضوع به لحاظ فردی و اجتماعی قطعا پیامدهایی دارد.
این جامعهشناس خاطرنشان میکند: اگر سیاستگذاران بخواهند از این پدیده پیشگیری کنند باید در ابتدا شرایط اجتماعی و اقتصادی را درست کنند یعنی فقر، بیکاری و نابرابریهای اجتماعی حل شود اما حقیقت آن است که اصلاح این شرایط سخت و پیچیده بوده و در مدت زمانی کوتاه قابل حل نیست به همین علت آسیبی مانند روسپیگری به عنوان یک واقعیت جامعه باقی مانده و پذیرفته میشود. این درحالیست که برای جلوگیری از آسیبهای ناشی از تنفروشی راهکارهایی وجود دارد، یکی از این راهکارها در واقع راه حلی است که نهاد پزشکی بیشتر به آن میپردازد یعنی راه حل کاهش آسیب که هم در حوزه اعتیاد و هم در حوزه روسپیگری کاربرد دارد.
در برنامههای کاهش آسیب نیز نگاه مردسالارانه حاکم است
وی با تاکید بر اینکه برای برنامهریزی در اجرای کاهش آسیب ابتدا باید بررسی شود که چه آسیبهایی متوجه زنان تنفروش است، توضیح میدهد: یکی از مهمترین پیامدهای تن فروشی و داشتن شرکا و روابط جنسی متعدد ابتلا به بیماریهای ایدز و هپاتیت و سایر بیماریهای مقاربتی است. در رویکرد کاهش آسیب، برای کاهش شیوع و انتقال این بیماریها باید اقداماتی پیشگیرانه انجام شود. یکی از این اقدامات آموزش است یعنی باید به این افراد آموزش داده شود که روابط جنسیشان محافظت شده باشد و از روشهایی مانند کاندوم استفاده کنند، همچنین باید این زنان توانمند شده و در مقابل مشتریان از خودشان محافظت کنند تا مجبور به برقراری رابطه جنسی بدون استفاده از کاندوم نشوند.
کاظمی میافزاید: ضروری است اگر این زنان همزمان دچار اعتیاد هم هستند، تحت درمانهای نگهدارنده با متادون قرار بگیرند. این موارد روشهایی هستند برای کاهش آسیبهای ناشی از تن فروشی برای زنانی که مجبور هستند برای امرار معاش این کار را انجام دهند. باید این نکته را به خاطر داشت که هدف نهایی رویکرد کاهش آسیب و استفاده از این روشهای پیشگیرانه خدمت به زنان تنفروش نیست بلکه اقدامی در راستای محافظت از جامعه است.
وی در ادامه گفتگو تاکید میکند: در واقع بر برنامههای کاهش آسیب نیز نگاهی مردسالارانه حاکم است یعنی در وهله اول به سلامت این زنها و وضعیت آنها توجه نمیشود بلکه، چون این دسته از زنان به عنوان تهدیدی برای سلامت جامعه محسوب میشوند، این روشهای پیشگیرانه به کار گرفته میشود تا مردانی که مشتری این زنان هستند مبتلا به اچ آی وی، ایدز یا بیماریهای مقاربتی نشوند. دلیل اینکه بعضی با این رویکرد کاهش آسیب مخالف هستند، ناشی از دیدگاه سنتی است که به مسأله روسپیگری دارند و اساسا فلسفه بعضی از مسائل مثل کاهش آسیب را درک نمیکنند.
این پزشک و جامعهشناس درباره وضعیت کنونی زنان تنفروش در کشور میگوید: ما هیچ آماری از زنان تن فروش نداریم، این آسیب اجتماعی به دو علت پنهان میشود، اول اینکه روسپیگری و امرار معاش از طریق آن یک انگ اجتماعی سنگین به همراه دارد. دلیل دومی که باعث میشود این موضوع به لحاظ آماری و پژوهشی از دسترس خارج باشد آن است که یک عمل در تضاد با دین شناخته شده و میتواند چهره حکومت را مخدوش میکند به همین دلیل انکار و با سکوت برگزار میشود.
وی تاکید میکند: به هر حال علیرغم سکوت و انکار روسپیگری برخی شواهد نشان میدهد تنفروشی در حال افزایش است چنانکه تجلیات آن در فضای مجازی دیده میشود. مشخصاً کانالهای تلگرامی وجود دارند که در تجارت تنفروشی فعال هستند و زنان تن فروش را معرفی و در معرض فروش میگذارند. در واقع تنفروشی در جامعه ما عرصهای است که به صورت خاموش و پنهان فعال است، ولی انکار شده یا نادیده گرفته میشود.
به گفته کاظمی موضوع مهم در عرصه پیشگیری و رفع این آسیب و تبعات آن، نگاه انکارکننده کسانی است که باید این پدیده را مدیریت و از بروز آن پیشگیری کنند.
فقرزدایی راهکار مهم کاهش روسپیگری
این جامعهشناس با تاکید بر اینکه تن فروشی زن را به کالای جنسی تبدیل کرده و کرامت انسانی او را نقض میکند، به جامعه میگوید: ما نمیتوانیم به این گروه بگوییم کارگر جنسی، زیرا کارگر کسی است که نیروی کار خودش را میفروشد آنهم در شرایط سرمایه داری، ولی به زنی که در بدترین شرایط قرار گرفته و از بدنش برای امرار معاش استفاده میکند نمیتوانیم بگوییم کارگر و به این ترتیب آن را موجه و عادی جلوه بدهیم.
وی خاطرنشان میکند: اگر قرار است برای این افراد کاری انجام شود ابتدا باید ببینیم که تحت چه شرایطی روسپیگری ایجاد میشود؟ پاسخ فقر و بیکاری و نابرابری است. پس باید برای پیشگیری از روسپیگری، فقرزدایی جدی گرفته شود، فرصتهای شغلی برابر با مردان در اختیار زنان قرار دهند و طرد زنان از بازار کار را متوقف کنند، در این صورت قطعا روسپیگری کاهش پیدا خواهد کرد. علاوه بر این لازم است به عنوان راه حل فوری، از زنان تنفروش در برابر بیماریهای مقاربتی، توهین، فشار، خشونت و تحقیری که علیهشان اعمال میشود محافظت کرد و راهکارهایی برای آن اندیشید. در واقع پدیده تنفروشی نیازمند توجه چند جانبه و راهکارهای دراز مدت و کوتاه مدت است و با یک نسخه درمان نمیشود.
منبع: جامعه 24