دولت ۱۵ سال پیش از معلولان پول گرفت تا خانه بسازد، اما هنوز خبری از خانه نیست!/ قانون حمایت از حقوق معلولان چرا اجرا نمیشود؟
وعدهها برای ساخت مسکن معلولان ادامه دارد، موضوعی که سالهاست از طرف متولیان حوزه معولان مطرح شده و در مقابل خبرنگاران از آن سخن گفته میشود، اما در عمل وقتی با افراد دارای معلولیت کم درآمد صحبت میکنید متوجه میشوید خبری از مسکن در زندگی آنان نیست. اینبار هم وزارت کار و بنیاد مستضعفان وعده دادهاند که تعدادی از خانوادههای دارای دو عضو معلول را صاحب خانه کنند. جامعه ۲۴ این وعده را مورد بررسی قرار داده است.
به گزارش دیده بان ایران؛ تامین مسکن امروز یکی از معضلات بزرگ برای هر شهروند ایرانی فاقد مسکن است اما این دشواری برای خانوادههای دارای عضو یا اعضای معلول صد چندان است زیرا این خانوادهها علاوه بر مشکلات سایر شهروندان از هزینههای بالای مراقبت و امور بهداشتی و درمانی اعضای دارای معلولیت خود در رنج بوده و توان کمی برای پرداخت هزینههای مرتبط با مسکن دارند حالا اگر سرپرست خانواده خود از جامعه افراد دارای معلولیت کشور باشد که این مشکل برای او به دلیل مسائل کاری و درآمدی بیشتر هم میشود. به همین دلیل است که غالبا افراد دارای معلولیت علاوه بر توانمندسازی و ایجاد زمینههای لازم برای اشتغال آنان نیازمند توجه و حمایتهای خاص دولت نیز هستند، تامین مسکن معلولان نیازمند یکی از این حمایتهاست.
این در حالیست که وجود انتقادات و اعتراضات مداوم افراد دارای معلولیت در ابعاد مختلف نشان میدهد که مسئولان کشور چندان هم به این گروه پاسخگو نبوده و وعدههای حمایت از این گروه تنها در حد حرف و شعار است. در این میان، اما گاهبهگاه شاهد بلوایی رسانهای با موضوع خانهدار شدن خانوادههای دارای اعضای معلول هستیم چنانکه همین چند روز پیش هم وزارت کار و بنیاد مستضعفان از امضای تفاهمنامهای خبر دادند که براساس آن قرار است ۴ هزار خانواده محروم دارای دو معلول خانهدار شوند؛ وعدههایی که بارها داده شده اما هیچیک عملیاتی نشده است.
اخبار خانهدار شدن معلولان قابل راستیآزمایی نیست
بهروز مروتی، مدیر کمپین معلولان در اینباره به جامعه ۲۴ میگوید: من از سال ۹۵ وارد این حوزه شدم و از همان سال تنها چیزی که شنیده و دیدهام وعدههای بدون عمل بوده است. گاهبهگاه شاهد اخباری در این زمینهها هستیم، اما از آنجاییکه هیچگاه جزئیات تفاهمنامهها هم منتشر نمیشود نمیتوان درمورد آن نظر داد و جامعه هدف از آن ناآگاه است.
او ادامه میدهد: موضوع مهم این است که مسئولان هرگز در مورد جزئیات این طرحها و کمکها توضیح نمیدهند که آیا بهراستی به معلولان و توانیابان مسکن میدهند و یا منظورشان همان کمکهای حمایتیست، چون امروز دولت به خانوادههای دارای یک یا چند معلول تا سقف ۱۵۰ میلیون تومان برای مسکن با دشواری فراوان و بوروکراسی اداری تمامنشدنی و فرسایشی کمک بلاعوض میدهد. در این مورد مسئولان مسکن بهزیستی باید پاسخگو باشند که هرگز در این زمینه توضیحی ارائه نداده و نمیدهند تا جاییکه در دولت پیشین دستور داشتند با من و مجموعه ما هیچگونه گفتوگو و مصاحبهای انجام ندهند.
وی اظهار میکند: ما بارها ازدولت خواستهایم حمایتهای خود از افراد دارای معلولیت را به شکلی شفاف و مشخص بیان کند، اما تا امروز هرگز چنین چیزی رخ نداده است، اما از سویی هم مدام در رسانهها میشنویم که از شماری مسکن و ارائه آن به معلولان خبر دادهاند چیزی که دستکم من از آن اطلاعی ندارم. البته این مسائل با یک جستجوی ساده در اینترنت هم به دست میآید که توانیابان در این زمینه همواره دچار مشکل بودهاند بهویژه مشکلاتی که با تعاونی و پیمانکاری در این مورد داشتند. امروز ما معلولانی داریم که نزدیک به ۱۵ سال پیش به دولت برای دریافت مسکن پول پرداخت کردهاند، اما همچنان خانهای به آنها ندادهاند. هفته گذشته هم در گیلان شاهد تجمع اعتراضی افراد دارای معلولیت بودیم و مدیر کل بهزیستی استان اعلام کرد که این موضوع را پیگیری خواهد کرد.
مروتی ادامه میدهد: تاکنون شاید بارها اخباری در مورد خانهدارشدن معلولان شنیده باشیم، اما باید اعلام کنم هیچیک از آنها برای ما قابل راستیآزمایی نبوده است و همانگونه هم که بیان کردم مسئولان بهزیستی هرگز گفتگو نمیکنند و اطلاعاتی در اختیار ما و مردم قرار نمیدهند تا از جزئیات کارهایی که اخبار آن را منتشر میکنند آگاه شویم.
این فعال حقوق افراد دارای معلولیت خاطرنشان میکند: مشکل مسکن در سراسر کشور وجود دارد و در هر استان شماری از افراد دارای معلولیت هستند که درگیر مشکلات مسکن بوده و به خواستههایشان توجهی نمیشود. موضوع بعدی این است که با فرض اینکه معلولان بتوانند وامهای بلاعوض را بگیرند در چه منطقهای میتوان با این مبالغ مسکن تهیه کرد؟ حتی چندی پیش نهضت تازهای در مسکن شکل گرفت و تبلیغات گستردهای هم برای آن ترتیب دادند و به تمامی استانها ابلاغ کردند و از تمام مددجویان خواستند در این طرح نامنویسی کنند چراکه شرایط ما برای تامین مسکن ویژه است، اما شوربختانه پس از مدتی متوجه شدیم شرایط ویژه این است که سود بانکی آن ۵ درصد است. بسیار خوب، اما یک معلول و توانیاب چگونه باید از پس هزینهها و پرداخت قسط این وامها برآید؟
مروتی تصریح میکند: معلولی که امروز تنها درآمدش ۳۵۰ هزار تومان مستمری بهزیستی است چگونه میتواند از عهده یک زندگی معمولی که خط فقرش ۱۰ میلیون تومان است برآید؟ امروز در کشور یک میلیون و ۸۰۰ هزار تن فرد دارای معلولیت زیرپوشش بهزیستی قرار دارند که از این شمار ۸۵۰ هزار تن مستمری میگیرند. در این وضعیت فرض کنید زن و شوهری که هر دو معلولند و با هم ۵۰۰ هزار تومان مستمری میگیرند با وجود هزینههای سنگین درمانی و تامین اجاره مسکن چگونه میتوانند از عهده بازپرداخت اقساط مرتبط با تسهیلات و حمایتهای دولتی برای تهیه مسکن برآیند؟
وی میافزاید: امروز بهزیستی به هر معلول ۳۵۰ هزار تومان مستمری میدهد و جالب اینجاست که هر اندازه شمار معلولین در خانوادهای بیشتر شود از این مقدار مستمری کاسته میشود برای نمونه زن و شوهری که هر دو معلولند ۵۰۰ هزار تومان و سه معلول در یک خانواده ۷۰۰ هزار تومان مستمری میگیرند درصورتیکه براساس ماده ۲۷ قانون حمایت از معلولان حداقل دستمزد را باید به آنها پرداخت کنند.
مدیر کمپین معلولان با اشاره به کاهش بودجه سازمانهای غیردولتی مانند شهرداری در حوزه مناسبسازی اماکن برای افراد دارای معلولیت بیان میکند: شوربختانه در کشور هیچگونه حمایتی ازسوی دولت برای توانیابان وجود ندارد و از آنچه وجود دارد هم کم میشود.
قانون حمایت از حقوق معلولان اجرا نمیشود
این فعال حوزه معلولین درباره وضعیت افراد دارای معلولیت در مناطق محروم میگوید: واژگان از بیان وضعیت آنها قاصر هستند. امروز دولت تنها به همین ۳۵۰ هزار تومان مستمری برای آنها بسنده کرده است مبلغی که با رایزنیها شاید در بیشترین حالت به ۵۰۰ هزار تومان برسد. آیا بهراستی با وضعیت اقتصادی کنونی و تورم در کشور با فرض همین ۵۰۰ هزار تومان هم کسی میتواند زندگی کند که یک فرد دارای معلولیت با هزینههای درمانی بالا بتواند این کار را انجام دهد؟ این درحالیست که بر اساس قانون حمایت از معلولان دولت باید حداقل دستمزد را به هر معلول شدید و خیلی شدید فاقد درآمد پرداخت کند که هرگز این کار را انجام نداده است.
مروتی تاکید میکند: دولت باید ویلچرهای استاندارد در اختیار افراد دارای معلولیت قرار دهد که این کار را نمیکند و همین مسئله سبب بروز مشکلات و معلولیتهای ثانویه برای آنها میشود. فرض کنید امروز قیمت یک ویلچر بیمارستانی بین ۲ تا ۳ میلیون تومان است و پایینترین میزان استاندارد را هم دارد دولت ۸۰۰ هزار تومان کمک میکند و فرد توانیاب و خانوادهاش باید مابقی مبلغ را پرداخت کنند. این موضوع در دیگر موارد مورد نیاز معلولان مانند عصا و پروتز و مانند آن هم وجود دارد و همگی باری مضاعف بر دوش افراد دارای معلولیت کشور است.
منبع: جامعه 24