مدیریت شهری باید به فضاهای عمومی و فرصت اشتغال زنان توجه کند
زهرا نژاد بهرام عضو سابق شورای شهر تهران: شهر تهران به دلیل وسعتی حدود 630 کیلومتر مربع و دارای حدود 10 هزار کیلومتر معبر در بستری از مطالبات و نیازها از یک سو و ناخوانی شهری برای حضور زنان از سوی دیگر قرار گرفته است. زنان در شهرها نیازمند دو امر هستند؛ ایجاد فرصت اشتغال و تامین امنیت برای تردد! چرا که امکان در اختیار گرفتن فرصتهای شغلی بدون توجه به فرصت تردد و حضور در شهر بیشتر شبیه مزاحی است که خنده بر لب کسی وارد نمیکند!
دیده بان ایران: زهرا نژادبهرام عضو سابق شورای شهر تهران و فعال حقوق زنان در یادداشتی به حضور زنان عدم مناسب سازی شهر تهران برای تردد و اشتغال زنان پرداخت.
متن یادداشت را در ذیل بخوانید:
شهر در قرن 21 در مقایسه با شهر در قرن گذشته سه تفاوت اساسی دارد. تغییرات اقتصادی ناشی از جهانی شدن، فناوری اطلاعات و زنانه شدن نیروی کار سبب شده که رویکرد به شهر دچار تغییر شود و نیازهای جدیدی شکل بگیرد. فضاهای شهری نیازمند عدالت در دسترسی است. تقسیمبندی فضا یا اختصاصیسازی آن برای یک جنسیت فرصتهای برابری دسترسی در فضاهای شهری را با چالش روبرو میکند. اصولا شهرها در تعریف به معنی مکانی گفته میشود که علاوه بر داشتن تراکم و تمرکز جمیعت، نیروی کار آن درگیر فعالیت کشاورزی نیست و اقتصادش مبتنی بر تجارت، تولید صنعتی و ارایه خدمات است. همچنین شهر دارای فرهنگ خاص خود - در مقابل فرهنگ روستا - است. این تعریف موضوعیت سکونت، اشتغال و تمرکز جمعیت را به فضا پیوند داده که ضرورت آمادهسازی فضا برای فعالیت را مورد توجه قرار میدهد. یکی از فاکتورهای موثر به منظور افزایش مطلوبیت و انجام تعاملات اجتماعی در یک فضای عمومی، دسترسی به فضای عمومی به تنهایی(1) است. دسترسی به فضاهای عمومی به تنهایی میتواند به عنوان یکی از عوامل اصلی برای کاهش مطلوبیت تعاملات اجتماعی شود. لذا دسترسی به انواع فضای عمومی میتواند به عنوان شاخص پراکندگی فضای عمومی، اندازهگیری و استفاده شود. مساله حضور زنان در عرصههای شهری و دسترسی عادلانه به فضاها و خدمات شهری در رویکردهایی چون حکمرانی خوب شهری، شهرسازی انسانگرا و دیدگاههای زنگرایانه به طور جدی مطرح است. به طور کلی، زنان در مقایسه با مردان، در فضاهای عمومی احساس ناامنی بیشتری دارند؛ خیابانهای شهر به هنگام شب، خالی از زنان تنهاست. حتی هنگام روز، در نقاط خلوت یا نقاطی که تردد در آنها محدود است، زنان حضور ندارند. این مهم در بستری از نقشهای جدید زنان در بازار کار و ورود به عرصه عمومی تصویری دیگر از شهر را به نمایش گذاشته که الزامات خاص خود را دارد.
اشتغال زنان امروزه یک امر پذیرفته شده ملی است؛ فارغ از تمامی رویکردهای جهانی ایران امروز به دلیل افزایش جمعیت، ضرورت تامین رفاه خانواده، بالا رفتن میزان تحصیلات دختران و ناتوانی خانوار در تامین یک نفره مخارج زندگی و خواست زنان برای مشارکت در امور جامعه و توسعه تعاملات اجتماعی به عنوان اصلی از زندگی اجتماعی طرح شده است. در گذشته نیز زنان ایرانی با مقوله اشتغال، ارتباطات تنگاتنگ داشتند. آن موقع که کشاورزی شغل غالب کشور بود زنان پا به پای مردان در مزارع فعالیت میکردند و علاوه بر رسیدگی به امور خانواده به اشتغال خانوادگی نیز مشغول بود و مسائل مربوط به تولید ثروت برای خانوار را نیز در پیشه خود داشتند. با صنعتی شدن، این مقوله کم کم به حاشیه رانده شد و شکل اشتغال به موضوعی خاص برای زنان به عنوان کاری منفرد مورد توجه قرار گرفت. سابقه اشتغال زنان به قرنها و هزارها سال برمیگردد اما در شکل جدید آن با توجه به سوابق دیرین آن دوباره این مفهوم در دستور کار زنان ایرانی به عنوان یک اصل پذیرفته شده وارد شده است. جامعه بهرغم همه مقاومتهایی که ناشی از نوع خوانش نسبت به ادبیات دینی و اجتماعی دارد این مهم را در خود جای داده و اشتغال زنان اکنون به عنوان یک فرصت برای توسعه تعاملات اجتماعی و کسب هویت از یک سو و تامین درآمد از سوی دیگر مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به تغییر وضعیت اسکان اجتماعی که 70 درصد در شهرها و 30 درصد در روستاها هستند مقوله اشتغال زنان پا به عرصه شهرها گذاشته و بهرغم پایین بودن ضریب اشتغال زنان (حدود 16 درصد) اما پیوندآنان با بازارهای کار رسمی و غیررسمی ناگسستنی است. در این راستا شهرها به دلیل ساختار طراحی، نظام اجتماعی حاکم بر آن و... فرصتهای کافی برای حضور زنان را در خود ندارند و زنان شاغل نیازمند ایجاد همخوانی میان محیط شهری و نقش تولید ثروت دارند. بازخوانی فضای شهری، در قالب کلماتی چون شهر دوستدار کودک یا دوستدار سالمند یا دوستدار زن امروزه در ادبیات شهرسازی وارد شده اما کافی نیست. امروز تردد در شهر به عنوان یک اصل برای تعاملات اجتماعی محسوب میشود؛ ایجاد ظرفیت متناسب برای تردد در شهر به ویژه در فضای عمومی اصلی انکار ناپذیر است. شهر تهران به دلیل وسعتی حدود 630 کیلومتر مربع و دارای حدود 10 هزار کیلومتر معبر در بستری از مطالبات و نیازها از یک سو و ناخوانی شهری برای حضور زنان از سوی دیگر قرار گرفته است.
برنامهریزی شهری در این بستر با ایجاد فرصتهای بیشتر برای نظارت اجتماعی از یک سو و رفع سویههای نگران کننده از شهر درصدد آن بر آمده که مساله تردد زنان در شهر را که فارغ از ترددهای معمول در جهت اشتغال و کسب درآمد برای خانوار است را مرتفع کند. رفع فضاهای بیدفاع شهری بخشی از این مهم است که در دستور کار مدیریت شهری تهران قرار گرفت. این مهم موید دو امر است؛ نخست پیشگیری از خشونت علیه زنان در فضاهای عمومی و دوم تلطیف شدن فضای تردد با بهکارگیری رویکردهای مشترک زنانه و مردانه در فضاهای عمومی شهری!
زنان در شهرها نیازمند دو امر هستند؛ ایجاد فرصت اشتغال و تامین امنیت برای تردد! چرا که امکان در اختیار گرفتن فرصتهای شغلی بدون توجه به فرصت تردد و حضور در شهر بیشتر شبیه مزاحی است که خنده بر لب کسی وارد نمیکند! از کارمندی در ادارات و شرکتها تا تدریس و فروشندگی و... در این راستا زنان به عنوان تولید کنندگان فضا و استفادهکنندگان از آن با خوانشی متفاوت فضاهای شهری را رصد میکنند الزام به حضور آنها در فضای شهری در راستای اشتغال از یک سو و تمایل به تغییر در مناسبات اجتماعی که درصدد کاهش حضور آنان است نیاز به تغییر در فضای اجتماعی را باشتاب بیشتری همراه کرده است!
زنان اکنون به عنوان نیمی از شهروندان درصدد ایجاد فرصتهای بیشتر جهت مشارکت در شهر هستند مشارکت آنان از جنس مشارکت فعال و حضور آنان از جنس حضور موثر است. زنان مصرف فضاهای شهری را بخشی از نیاز خود میدانند که این مهم در قالب اوقات فراغت یا اشتغال یا رفع نیازهای خانوار شکل میگیرد! این مهم نیازمند نگرشی متفاوت برای فضاهای شهری است؛ توجه به امنیت و ایمنی دو مقوله اصلی برای ایجاد تدارک لازم برای حضور زنان در شهر است. اشتغال یکی از مهمترین دلیل و به عبارتی شاید بتوان گفت از اصلیترین دلایل حضور آنان است. لذا شهر باید تدارک لازم را برای اشتغال زنان در شهر - که فقط منحصر به تردد در شهر نیست - ببیند، چرا که حتی خود فضاهای شهری بستری برای اشتغال آنان است. از ایستگاههای مترو و اتوبوس گرفته که بستری برای بازاریابی محصولاتی که زنان به فروش میرسانند تا مغازهها و کسبهای گوناگون که امروزه با کمک زنان چرخ آنان به حرکت درآمده است. لذا فضای شهری اختصاصی اکنون عمومی شده و فرصتهای اشتغال شهری بیش از فرصتهای شغلی رسمی به ضرورتهای آمادهسازی فضای شهری برای زنان کنایه میزند!
بر اساس مطالعات صورت گرفته در سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۸ باید گفت ۵۰ درصد اشتغال ایجاد شده در این دوره متعلق به زنان است. به این ترتیب با وجود اینکه حدود ۱۸ درصد (به طور رسمی) اشتغال کل کشور به زنان تعلق دارد اما در این دوره ۵۰ درصد ورودیهای جدید بازار کار زنان هستند. این شرایط کاملا با ساختار بازار کار متفاوت بوده است. البته تفاوتها از وجوه دیگر هم وجود دارد. مثلا اینکه نیمی از اشتغال تازه افزوده شده دارای تحصیلات دانشگاهی بودند. در حالی که در کل بازار کار کشور کمتر از ۲۰ درصد دارای تحصیلات دانشگاهی هستند. همچنین ۶۰ درصد این افراد متولدان دهه ۷۰ هستند. اغلب این افراد در بنگاههای بسیار خرد اشتغال دارند. به طور کلی در دوره اخیر ساختار بازار کار از لحاظ جنسیت، اندازه بنگاه، نوع پوشش بیمه و... تغییر کرد. در این دوره افراد خودشان برای خود شغل ایجاد و مشاغلشان هم از نوع شرکتی نبوده و به عبارتی حقوقبگیر نبودند. حدود ۷۵ درصد شغلهایی که در این دوره ایجاد شد به کارهای مستقل و بخش خدمات متعلق است.(2) این مشاغل که عمدتا در سطح شهرها ایجاد شدهاند موید این حقیقت است که شهر بازار کار زنان است. از این رو توجه به ظرفیتهای شهری از سوی مدیران شهری برای تدارک امکان ایجاد شغل از یک سو و شاغل بودن از سوی دیگر برای زنان ضروری است. تدارک حمل و نقل عمومی متناسب و گسترش آن از طرفی به همراه تامین نورپردازی متناسب، کاهش و رفع فضاهای بدون نظارت اجتماعی در کنار بازنگری ساختار معماری شهر و توسعه فضاهای عمومی از مهمترین رویکردها برای تضمین اشتغال زنان در شهرهاست. امروزه شهرها با اشتغال زنان عجین شدهاند این مهم در بسیاری از مشاغل که پیشتر مردانه به حساب میآمد قابل مشاهده است از کسب و کارهای خرد تا سازمانهای و دستگاههای بزرگ همگی نیاز به زنان را به عنوان شاغل برای ارایه خدمات به مخاطبان خود جدی پنداشتهاند و مدیریت شهری نیز نیازمند نگرشی متفاوت برای تدارک شرایط زیست شهری است. شهر تکجنسیتی رویکردی غلط یا به نوعی غیرقابل دستیابی بوده است که امروزه به دلیل نیاز و مطالبه باید تغییر کند. نگاهی به سیل زنان جویای شغل و شاغل در حمل و نقل عمومی در صبحهای خیلی زود و غروب بیانگر نیازی دیگر به سامانه مدیریتی شهر برای تدارک شهر همگان است. در نهایت شهر رنگی دیگر را تجربه میکند؛ تجربهای که شاید آمادگی برای ورود به آن را نداشته اما ضرورتها آن را وادار کرده که بر ساختارها و رویکردها تغییر ایجاد کند. بر اساس آمار سال 99 به گزارش ایسنا، در استان تهران تنها یک درصد از جمعیت زنان و مردان در حوزه کشاورزی فعالیت میکنند و پس از آن در حوزه صنعت مشارکت زنان ۲۲ درصد و در حوزه خدمات ۷۶ درصد اعلام شده است. در این آمار به ترتیب سهم مشارکت مردان ۳۵ درصد در صنعت و ۶۳ درصد در خدمات اعلام شده است (3). طبق برآوردهای صورت گرفته بیش از ۷۱ درصد زنان شاغل در استان تهران در بخش خصوصی فعال هستند و این آمار برای مردان ۸۴ درصد اعلام شده است. (همان)
پاورقیها
1- منظور به تنهایی و فردی است یعنی شخص بتواند به تنهایی از آن عبور کند یا استقرار یابد.
2- https: //donya-e-eqtesad.com بیست و شش بهمن 1399
3- https: //www.isna.ir/news/
پیشنهادات:
1- بهتر است اول یک تعریف علمی و جامعه شناختی از شهر ارایه دهید: شهر (Urban)؛ شهر به محلی اطلاق میشود که علاوه بر داشتن تراکم و تمرکز جمیعت، نیروی کار آن درگیر فعالیت کشاورزی نیست و اقتصادش مبتنی بر تجارت، تولید صنعتی و ارایه خدمات است. همچنین شهر دارای فرهنگ خاص خود - در مقابل فرهنگ روستا - است. بر همین مبنا اگر آماری از اشتغال زنان در حوزههای تجارت، تولید صنعتی و اراه خدمات در تهران دارید، ارائه دهید و چه نوع مشاغلی برای زنان نیازمند بسترهای امن و ایمن هستند مشخصا نام ببرید.
2- جامعهشناسی شهری به مطالعه آن نوع پدیدههای اجتماعی میپردازد که ناشی از وجود شهر هستند یا شهر در آنها تغییراتی پدید آورده است مانند: بهبود زندگی شهری، شکل و ساختار شهر، تحلیل رفتار انسان در شهر، بررسی ماهیت مشکلاتی زندگی شهری، مهاجرت و متغیرهای زندگی شهری و بررسی تجربیات افراد در رابطه با این پدیدههاست. شکلگیری بیقواره شهرهای ایران و مشخصا ورود نامناسب و تمرکز صنایع و امکانات در تهران زمینه را برای مهاجرت بیرویه از سایر شهرها و روستاها به تهران فراهم کرده و متعاقب آن مشاغل کاذب نیز بهشدت رشد یافته. از پیامدهای مهاجرت «گمنامی» است. گمنامی احساسی است که افراد فکر میکنند در شهرهای بزرگ همدیگر را نمیشناسند این مساله باعث بالا رفتن جرایم اجتماعی خواهد شد. مسالهای که بهشدت بهخصوص بانوان مبتلابه این موضوع هستند. (اگر میتوانید آماری در زمینه کیفقاپی، موبایلقاپی و... ارایه دهید.)
عوامل متعددی در وقوع و گسترش خشونت موثر هستند. یکی از این عوامل فضاهای بیدفاع شهری یا جرم خیز است. فضاهای بیدفاع یا جرم خیز دارای ویژگیهای بسیاری هستند که در دو دسته فیزیکی و اجتماعی قابل تفکیک است که سبب مستعد شدن فضاها برای وقوع خشونت میشوند. از دیدگاه طراحان شهری و معماران، ویژگیهای فیزیکی و از دید نظریهپردازان جامعهشناسی و روانشناسی، ویژگیهای اجتماعی بیشتر در مستعد کردن فضاها جهت وقوع خشونت نقش دارند.
3- به نظرم بسترسازی فقط امر ساختاری و تغییر در فضاهای فیزیکی (روشن کردن معابر و...) نیست. یک مساله مهم فرهنگی و شناختی است.
4- به لحاظ مورفولوژی و ریختشناسی (شکل ظاهری، ساختار بیرونی) سپردن اداره بسیاری از امور شهر به زنان (لطیفتر کردن فضاهای خشن شهری) میتواند زندگی در شهر را تحمل پذیرتر کند.