رپرتاژ های عجیب خبرگزاری های انقلابی در مذمت سگ/ موی دخترم از وحشت یک سگ ریخت!
پس از انتشار فیلمی کوتاه از برخورد ماموران نیروی انتظامی با یک سگ و صاحب آن که در شبکه های اجتماعی بازتاب وسیعی پیدا کرد خبرگزاری های اصولگرا به همراه سایر رسانه های نزدیک به همین جریان سعی در دمیدن بر آتش خشم حاکمیت علیه موضوع «سگ گردانی» کرده اند.
به گزارش دیده بان ایران؛ پس از انتشار فیلمی کوتاه از برخورد ماموران نیروی انتظامی با یک سگ و صاحب آن که در شبکه های اجتماعی بازتاب وسیعی پیدا کرد خبرگزاری های اصولگرا به همراه سایر رسانه های نزدیک به همین جریان سعی در دمیدن بر آتش خشم حاکمیت علیه موضوع «سگ گردانی» کرده اند.
تا جاییکه سردار رحیمی فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ ضمن اشاره به همین مطلب مدعی شد که "ما به عنوان پناهگاه مردم موظف به برخورد با «سگ گردانی» هستیم."
وب سایت جهان نیوز وابسته به علیرضا زاکانی با انتشار مطلبی در همین موضوع از قول یکی از شهروندانی که در از سگ گردانی آسیب دیده است نوشت:
داستان از آنجایی شروع شد که هنگام برگشت به خانه که سمت منطقه شرق تهران، پیروزی، محله سهراه سلیمانیه بود ، سر کوچه خانهمان که رسیدیم، یک سگ بدون قلاده یکهو جلوی ما پرید. بعد زینب شوک شد و من هم جیغ زدم. شخص صاحب سگ هم با شنیدن صدای جیغ من، برگشت و سریع سگ را بغل کرد و رفت . همه مردم برگشته بودند و نگاه میکردند و خودشان را از آن قسمتی که سگ بیقلاده بود کنار کشیده بودند. چون اصلاً محلی نیست که مردم عادت داشته باشند در آن سگ ببینند! حتی سگی که با قلاده راه برود هم نداشتیم در محل، چه برسد به اینکه بدون قلاده! محله ما مثل بقیه مناطق تهران نیست، بلکه جوری است که نه چشم عادت دارد نه انتظارش را دارد که سگ ببیند. در این محله وقتی پیاده میرویم انتظار دیدن گربه و اینها را داریم اما انتظارش را نداشتیم که سگ ببینیم. خلاصه آنقدر سریع این اتفاق افتاد که حتی نتوانستم چهرهاش را ببینم. فقط شنیدم که مردم دارند به او فحش میدهند و او هم تند تند میرود. قضیه تمام شد و ما رفتیم خانه. هنوز قلبمان تند تند میزد و آثار ترسمان مشهود بود. آن موقع متوجه نشدم زینب شوک شده. خبر از جایی هم نداشتیم.کمی نشستیم تا حالمان بهتر شود. اما نمیدانستیم قصه این ترس ناگهانی ادامه دار خواهد شد.
اما از فردای آن روز زینب موهایش بصورت سکهای شروع کردند به ریختن. یعنی یک قسمت از سرش. پیش خودمان میگفتیم یعنی چه شده است؟ بعد یک مدت که از دکترها پرسوجو میکردیم که چکار کنیم و کجا و نزد چه دکتری ببریمش، دیدیم اندازه ریختن موهایش از یک سکه به دو سکه افزایش پیدا کرد. یعنی موهای دو قسمت از سرش شروع به ریختن کرد. گفتند زینب را حتماً نزد متخصصهای پوست و مو باید ببرید. ما هم بردیم. پس از متخصص پوست و مو سراغ متخصص اعصاب رفتیم. در این روند آزمایش خون و چند چیز دیگر گرفتند. در نهایت گفتند که زینب دچار بیماری «خودایمنی» شده است. گفتند آن شوکی که به زینب وارد شده بوده، به کبدش زده و آنزیمهای کبدش بشدت بالا رفته است. خودایمنیاش هم از نوع «آلوپسی یونیورسال» است. البته اولش توتال بودنش معلوم نبود، بعد از ۶ماه که کامل موهایش ریخت، گفتند این سطح خیلی پیشرفته این بیماری است و توتال است. این را هم گفتند که متأسفانه درمان خاصی هم در این سن برای این بیماری وجود ندارد.
گفتنی است طی روزهای گذشته عدهای با اشتراک فیلمهای همزیستی سگ و انسان مخالف اقدام پلیس هستند و برخی نیز با اشتراک فیلمهایی از حمله سگها به افراد به خصوص کودکان موافق سفت و سخت برخورد پلیس با سگگردانی هستند. این موافقتها و مخالفتها به کارتون، نقد و یادداشت و توییت در شبکههای اجتماعی تبدیل شد تا در چند روز اخیر این بحث مطرح شود که با پدیده سگگردانی باید چگونه مقابله کرد.
منبع: دیده بان ایران