کد خبر: 112112
A

یک جامعه شناس: مدرک فروشی و فساد دانشگاهی عامل اُفت علمی فارغ التحصیلان است/ نباید جلوی ادامه تحصیل در رشته مورد علاقه را گرفت

بر اساس مصوبه اخیر شورای سنجش و پذیرش کشور از سال ۱۴۰۱ سنجش و پذیرش داوطلبان در آزمون کارشناسی ارشد فقط از بین دانش‌آموختگان دوره کارشناسی رشته‌های مرتبط امکان‌پذیر خواهد بود. سیمین کاظمی،‌ پزشک و جامعه‌شناس معتقد است اجبار به اینکه فوق‌لیسانس بخوانید اما فقط در رشته خودتان؛ «مبنای علمی ندارد» ضمن اینکه عامل سقوط علمی دانشگاه ها مدرک فروشی و پولی شدن دانشگاه ها می باشد وی در این باره می گوید: یکی از دستاوردهای مغایرت رشته کارشناسی و کارشناسی ارشد، شکل گرفتن نگاه میان رشته‌ای است که امروزه در ساحت علم امر مهمی به شمار می‌آید. با وضع ممنوعیت جدید این دستاورد یا این امکان به باد می‌رود.

یک جامعه شناس: مدرک فروشی و فساد دانشگاهی عامل اُفت علمی فارغ التحصیلان  است/ نباید جلوی ادامه تحصیل در رشته مورد علاقه را گرفت

به گزارش سایت دیده بان ایران؛ بر اساس مصوبه اخیر شورای سنجش و پذیرش کشور از سال ۱۴۰۱ سنجش و پذیرش داوطلبان در آزمون کارشناسی ارشد فقط از بین دانش‌آموختگان دوره کارشناسی رشته‌های مرتبط امکان‌پذیر خواهد بود.

براین اساس اگر پیش از این هر دانش‌آموخته دوره کارشناسی می‌توانست در دوره کارشناسی ارشد در رشته دیگری که به هر دلیل انتخاب می‌کرد، تحصیل کند، با اجرای این ممنوعیت دیگر چنین امکانی به کسی داده نمی‌شود. برخی‌ها بعد از فارغ‌التحصیلی در دوره لیسانس، براساس تجربه، بازار کار، علاقه و عواملی از این دست که معمولا هنگام انتخاب رشته در کنکور سراسری دانشگاه‌ها مورد توجه قرار نمی‌گیرد، برای تحصیلات تکمیلی رشته دیگر و غیرمرتبط با تحصیلات دوره لیسانس را انتخاب می‌کنند. این انتخاب درواقع یک راهی برای تجربه دیگر و انتخابی بر مبنای آگاهی بیشتر تعریف می‌شد، حالا این مصوبه جدید این حق انتخاب را از دانش‌آموختگان می‌گیرد.

سیمین کاظمی،‌ پزشک و جامعه‌شناس معتقد است چنین ممنوعیتی پایه علمی ندارد و  محدودیت جدید در واقع به این استعدادها مجال شکوفایی نمی‌دهد.

ظاهرا آنچه بهانه‌ای برای وضع این محدودیت جدید شده، جلوگیری از آسیب وارد شدن به کیفیت آموزش عالی است، در حالی‌که صحت چنین ادعایی مورد تردید است. مشخص نیست بر اساس کدام یافته‌های پژوهشی و کدام ارزیابی مغایرت رشته فوق لیسانس و لیسانس علت  افت کیفیت آموزش عالی در نظر گرفته شده است. 

عوامل مهم‌تری در افت کیفیت آموزش عالی دخیل هستند که اگر برای رفع آنها کوشش می‌شد، نیازی به اعمال چنین محدودیت‌هایی نبود. آنچه به وضعیت کنونی منجر شده، تاسیس دانشگاه‌ها و موسسه‌های پرشماری است که در واقع به کار مدرک فروشی مشغول هستند و بدون توجه به امکانات آموزشی در ازای پول دانشجو می‌پذیرند. این پولی شدن آموزش عالی، به موسسات و دانشگاههای دولتی هم سرایت کرده است. از طرف دیگر معیارهای مخدوش و ناصواب تعیین صلاحیت استادان و مدرسان، محتوای آموزشی بدون تناسب با رشته تحصیلی و فساد دانشگاهی از عوامل افت کیفیت آموزش عالی هستند که نادیده گرفته می‌شوند.

برخی کارشناسان معتقدند انتخاب رشته در کنکور کارشناسی معمولا تحت تاثیر اطرافیان و بدون دانش کافی اتفاق می‌افتد و این ممنوعیت اجازه انتخاب‌های بعدی و درست را از دانش‌آموختگان می‌گیرد، شما چه فکر می‌کنید؟

گاهی پیش می‌آید که افراد بعد از ورود به یک رشته دانشگاهی آن را مطابق با انتظارات و علایق خود نمی‌بینند و بعد از فارغ التحصیلی سعی و تلاش می‌کنند که برای تحصیل در رشته مورد علاقه‌شان پذیرفته شوند. حق ادامه تحصیل در رشته مورد علاقه به شخص فرصتی می‌دهد که ناکامی و سرخوردگی‌اش را جبران کند. اگر کسی توانایی گذراندن کنکور کارشناسی ارشد را داشته باشد و در دانشگاه هم از عهده دروس بربیاید نمی‌توان او را از رفتن به رشته مورد علاقه‌اش منع کرد.

مثلا در ایران بعضی از دانش آموزان رشته های علوم تجربی و ریاضی، اگر به علوم انسانی علاقمند باشند به علت بیکاری وسیع رشته های علوم انسانی از رفتن به سمت این رشته‌ها منع می شوند اما بعد از فارغ التحصیلی آنها ممکن است فرصتی برای دنبال کردن علایق و استفاده از توانایی‌های‌شان پیدا کنند. محدودیت جدید در واقع به این استعدادها مجال شکوفایی نمی‌دهد. اگر مسئولان نگران کیفیت آموزش هستند، لازم است تحولی در آموزش عالی ایجاد شود که دانشجویان واقعا آموزش دیده و با سواد قابل قبول از دانشگاه فارغ التحصیل شوند، نه با اعمال چنین محدودیت‌های بی‌حاصلی موجب یاس و ناامیدی شوند

نکات مثبتی که در ممنوعیت شرکت در آزمون کارشناسی ارشد رشته‌های غیرمرتبط می‌تواند گنجانده شود، چیست؟

نگاه مثبتی که این ممنوعیت را شکل داده این است که اگر افراد از ابتدا تا انتهای تحصیلات‌شان یک رشته را دنبال کنند، احتمالا موفقیت تحصیلی و شغلی بیشتری خواهند داشت که البته این فقط یک احتمال است.

به نظر شما مهم‌ترین ایراداتی که به این قانون جدید وارد است، شامل چه نکاتی می‌شود؟

اولا مبنای علمی و پژوهشی این قانون مشخص نیست. ثانیا کاربرد آن هم مشخص نیست. احتمالا شوق و انگیزه ادامه تحصیل از بسیاری سلب می‌شود و شاید  برخی افراد مجبور شوند که تحصیل خود را ناتمام بگذارند و دوباره در کنکور لیسانس شرکت کنند.

یکی از دستاوردهای مغایرت رشته کارشناسی و کارشناسی ارشد، شکل گرفتن نگاه میان رشته‌ای است که امروزه در ساحت علم امر مهمی به شمار می‌آید.  با وضع ممنوعیت جدید این دستاورد یا این امکان به باد می‌رود.

در سال‌های اخیر با افزایش متقاضیان و فارغ‌التحصیلان تحصیلات تکمیلی روبه‌رو بوده‌ایم، کیفیت آموزشی متناسب به این افزایش کمی ارتقا داشته است؟

افزایش تقاضا برای تحصیلات تکمیلی معلول علل و عوامل متعددی است که مهمترین آن بیکاری و ناامیدی از یافتن شغل است که افراد واداشته می‌شوند به امید یافتن کار یا شرایط شغلی بهتر تحصیلات‌شان را ادامه دهند، چون تصور بر این است که در مقاطع بالاتر وضعیت استخدام بهتر است. با گسترش بیکاری تحصیل‌کرده‌ها و تمایل آن‌ها به ادامه تحصیل تعداد موسسات و مراکز آموزش عالی هم افزایش یافته، بدون آنکه همزمان با آن کیفیت آموزش و محتوای آموزش بهبود یافته باشد. نتیجه خیل دانش‌آموختگانی است که با مدارک تحصیلی بالاتر کماکان انتظارات‌شان از بازار کار برآورده نمی‌شود.

 

منبع: خبرانلاین

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر