?>
کد خبر: 218371
A
اختصاصی دیده‌بان ایران؛

محمد توسلی: آیت‌الله خمینی به دکتر یزدی گفت که "بعد از انقلاب کسانی باید باشند که در کشتن دستشان نلرزد"/ می‌خواستم جلوی تخریب مقبره رضا شاه را بگیرم، اما آیت‌الله خمینی دستور داد و خلخالی اجرا کرد

محمد توسلی، دبیرکل پیشین نهضت آزادی ایران در پاسخ ارسالی به جوابیه «موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)» برای دیده‌بان ایران نوشت: "در خاطرات دکتر یزدی آمده است که «خلخالی از جانب آقای خمینی حمایت می‌شد. در یکی از دیدارهایم با آقای خمینی به طور مفصل عواقب سوء اعدام‌های خلخالی در تهران و شهرستان‌ها، بخصوص در کردستان و بازتاب سوء آن را در سطح جهانی متذکر شدم. اما آقای خمینی بر این باور بود و اظهار داشت که این کشتارها برای حفظ انقلاب ضروری است. من آن باور را نداشتم و صریحا مخالفت کردم. بعد از کمی بحث و گفت‌وگو، آقای خمینی به من گفت که بعد از انقلاب کسانی باید باشند که در کشتن دستشان نلرزد.»"/ توسلی همچنین در بخش دیگری از پاسخ ارسالی خود خاطرنشان کرد: "در اردیبهشت ۱۳۵۹ آقای خلخالی با یک تیم مجهز مشغول تخریب ساختمان مقبره رضا شاه در مجاورت حرم حضرت عبدالعظیم (ع) بود. هنگامی که مطلع شدم عده‌ایی در حال تخریب ساختمان مقبره هستند، بلافاصله به شهردار منطقه دستور دادم جلوی این کار را بگیرند و نیروهای شهرداری با امکاناتی که داشتند، جلوی تخریب را گرفتند. تا این که در فاصله کوتاهی، آقای خمینی در سخنرانی خود گفتند که رضا شاه ظلم کرده و باید مقبره‌اش خراب شود. سپس در مدت ۲۰ رور این ساختمان کاملا تخریب شد و امروز اثری از آن نیست."

محمد توسلی: آیت‌الله خمینی به دکتر یزدی گفت که "بعد از انقلاب کسانی باید باشند که در کشتن دستشان نلرزد"/ می‌خواستم جلوی تخریب مقبره رضا شاه را بگیرم، اما آیت‌الله خمینی دستور داد و خلخالی اجرا کرد

به گزارش سایت دیده‌بان ایران، در تاریخ ۴ اسفند ۱۴۰۳ مصاحبه محمد توسلی، دبیرکل پیشین نهضت آزادی، اولین شهردار پس از انقلاب، مسئول تبلیغات ستاد استقبال از امام خمینی (ره) و راهپیمایی‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ و یکی از فعالان سیاسی ملی - مذهبی باسابقه و برجسته کشورمان با بخش تاریخ شفاهی دیده‌بان ایران از طریق این پایگاه خبری منتشر شد که می‌توانید متن کامل آن را از این لینک مطالعه بفرمایید. 

با توجه به این که محمد توسلی در این مصاحبه که به بازخوانی تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی اختصاص داشت، به ارائه توضیحاتی درباره اعدام‌های سران رژیم سابق در روزهای نخست پس از انقلاب و نقش حجت‌الاسلام صادق خلخلی و آیت‌الله سید روح‌الله خمینی در تصمیم‌گیری و اجرای این اعدام‌ها پرداخت، «موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)» جوابیه‌ای را برای دیده‌بان ایران ارسال و البته آن را در پایگاه خبری زیرمجموعه خود (جماران) منتشر کرد که این پایگاه خبری آن را در تاریخ ۸ اسفند ۱۴۰۳ عینا و به صورت کامل منتشر کرد که می‌توانید متن آن را از این لینک مطالعه بفرمایید. 

حالا هم محمد توسلی، دبیرکل پیشین نهضت آزادی، پاسخی را به مطالب مطرح‌شده توسط موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) برای دیده‌بان ایران ارسال کرده است که متن آن عینا و به صورت کامل، به شرح زیر در اختیار مخاطبان محترم قرار می‌گیرد:

«بسمه تعالی

مدیریت محترم موسسه تنظیم و نشر آثار آیت‌الله خمینی؛ 

با سلام و احترام، در اطلاعیه مورخ ۷ اسفند آن موسسه که با امضای روابط‌عمومی در سایت جماران منتشر شده است، نقدهایی به برخی سوابق تاریخی انقلاب ۵۷ در مصاحبه دیده‌بان ایران با اینجانب مطرح شده و آن‌ها را خلاف «اصول بدیهی تاریخ نگاری صادقانه» و «در تضاد آشکار با واقعیت‌های تاریخی» دانسته‌اند! 

موضوع مصاحبه تفصیلی دیده‌بان ایران تمرکز بر سوابق تاریخی انقلاب ۵۷ است، البته در پایان صرفا به چند سوال خبرنگار پاسخ کوتاهی داده شده که مورد نقد قرار گرفته است. لازم می‌دانم در چند مورد پاسخی کوتاه به شرح زیر ارایه کنم:

۱- نظر زنده‌یادان مهندس مهدی بازرگان و دکتر ابراهیم یزدی درباره اعدام‌های بعد از انقلاب، این است که آن‌ها به شدت با این کارها مخالف بودند. بازرگان تا توانست جلوی این اعدام‌ها و کارهایی که آقای خلخالی انجام می‌داد، ایستاد. روز ۲۶ بهمن آقای خلخالی ۲۴ نفر را در پشت بام مدرسه رفاه آماده کرد بود که اعدام کند. به توصیه مهندس بازرگان، دکتر یزدی دیداری با آقای خمینی انجام داد و گفت این کاری که شما می‌خواهید انجام دهید، پیامدهای بسیار خطیری دارد. نهایتاً آقای خمینی چهار نفر را خودشان حکم دادند و اعدام کردند.

این سوابق تاریخی در جلد چهارم خاطرات آقای دکتر ابراهیم یزدی به تفصیل آمده است. آنچه در این مصاحبه براساس خاطرات و حافظه شخصی گفته شده، هماهنگ با این خاطرات و سوابق تاریخی است. اما مروری بر مقدمه و پاورقی خاطرات دکتر یزدی و گزارش انتشارات کویر ناشر محترم این اثر نشان می‌دهند که چاپ این خاطرات در وزارت ارشاد با چالش‌های جدی روبه‌رو بوده است. نهایتا بررسی آن به آن «موسسه» ارجاع می‌شود. پس از مذاکرات و گفت‌وگوهای طولانی ناشر سرانجام با حذف حدود ۱۲۰ صفحه از خاطرات، مقدمه و پاورقی‌هایی توسط موسسه به متن کتاب اضافه می‌شود و با این شرایط مجوز انتشار جلد چهارم صادر شده است. 

در پاورقی صفحه ۵۵ جلد چهارم خاطرات آمده است: «موسسه، حکم اعدام اولین امرای ارتش شاه به نام‌های نصیری، رحیمی، خسروداد و ناجی در دادگاهی به ریاست و قضاوت حاکم شرع – آیت‌الله خلخالی - صادر گردید. مخالفت امام با اجرای حکم ۲۰ نفر دیگر که آنان نیز به اعدام محکوم شده بودند، از چه رو می‌بایست به عنوان صدور حکم آن چهار تن توسط امام القا شود؟!» (۱)

حذف ۲۰ نفر از احکام صادرشده و تاکید بر اعدام چهارتن به رغم توصیه آقای دکتر یزدی که موضوع برای رسیدگی به دادگاه علنی ارجاع شود و تصریح آقای خمینی بر این که جرم آنان قطعی است و باید اعدام شوند، آیا صدور حکم اعدام و حداقل تأیید آن توسط آقای خمینی نباید تلقی شود؟ در خاطرات آقای دکتر یزدی دلایل مخالفت با اعدام این افراد درآن شرایط و ضرورت محاکمه آنان در دادگاه علنی به تفصیل آمده است.

۲- در مورد گزارش آقای دکتر یزدی در دیدار با آقای خمینی و اعتراض به اعدام‌های آقای خلخالی در این‌جا گزارش آقای دکتر یزدی را که پس از آن دیدار برای جمع دوستان نقل کردند و به دفعات نیز نقل شده و در نسخه چاپ‌شده با مجوز وزارت ارشاد حذف شده، اما در صفحه ۱۷۰جلد چهارم خاطرات کامل ایشان (۲) آمده است، عینا نقل می‌کنم:

«خلخالی از جانب آقای خمینی حمایت می‌شد. در یکی از دیدارهایم با آقای خمینی به طور مفصل عواقب سوء اعدام‌های خلخالی در تهران و شهرستان‌ها، بخصوص در کردستان و بازتاب سوء آن را در سطح جهانی متذکر شدم. اما آقای خمینی بر این باور بود و اظهار داشت که این کشتارها برای حفظ انقلاب ضروری است. من آن باور را نداشتم و صریحا مخالفت کردم. بعد از کمی بحث و گفت‌وگو، آقای خمینی به من گفت که بعد از انقلاب کسانی باید باشند که در کشتن دستشان نلرزد. هر انقلابی شمری لازم دارد، خلخالی چنین آدمی است. من که از این جواب شوکه شده بودم، پرسیدم آیا انقلاب حسینی هم شمر لازم دارد؟ بعد از لحظاتی سکوت، دیدارمان پایان پذیرفت.»

موضوع اعدام‌های اول انقلاب که با سیره پیامبر اسلام (ص) پس از بازگشت به مکه در تناقض بوده، به دفعات توسط صاحب‌نظران توضیح داده شده است و نیازی به یادآوری آن نمی‌بینم. 

۳- اما در مورد ایستادگی مهندس بازرگان برای نوشتن نامه پس از دیدار با آقای خمینی در نوفل‌لوشاتو که بیعت و تایید مواضع آقای خمینی تلقی می‌شد و تنش و اعتراض شدید حتی دوستان نهضت آزادی ایران در اروپا و موکول کردن آن به تصمیم شورای مرکزی نهضت آزادی به تفصیل در اسناد نهضت و خاطرات شخصی افراد آمده است. پس از بازگشت مهندس بازرگان از سفر و بررسی شرایط، شورای مرکزی، نهضت آزادی ایران طی بیانیه‌ای در تاریخ ۱۴ آبان ۱۳۵۷ اعلام می‌کند که چون اکثریت ملت ایران رهبری آقای خمینی را پذیرفته است، ما هم رهبری ایشان را می‌پذیریم. (۳)

۴- در این فرصت برای شفاف‌تر شدن شرایط پس از انقلاب رخداد دیگری را در ارتباط با حمایت آقای خمینی از عملکرد خاص آقای خلخالی، که خود در مدیریت شهر تهران شاهد بودم، نیز اشاره می‌کنم: 

در اردیبهشت ۱۳۵۹ آقای خلخالی با یک تیم مجهز مشغول تخریب ساختمان مقبره رضا شاه در مجاورت حرم حضرت عبدالعظیم (ع) بود. پیش از آن در مصاحبه‌ای گفته بودم که ساختمان مقبره جزو هویت شهر تهران است و می‌تواند تحت عنوان موزه جنایات رضا شاه، به رغم این که جنازه او قبل از انقلاب از ایران خارج شده بود، مورد استفاده قرار گیرد. هیچ کشوری سوابق تاریخی خوب یا بد گذشتگان را از بین نمی‌برد؛ کما این که کشورهای خارجی مثل یونان و مصر، سوابق تاریخی خود را حفظ کرده‌اند. 

هنگامی که مطلع شدم عده‌ایی در حال تخریب ساختمان مقبره هستند، بلافاصله به شهردار منطقه دستور دادم جلوی این کار را بگیرند و نیروهای شهرداری با امکاناتی که داشتند، جلوی تخریب را گرفتند. تا این که در فاصله کوتاهی، آقای خمینی در سخنرانی خود گفتند که رضا شاه ظلم کرده و باید مقبره‌اش خراب شود. سپس در مدت ۲۰ رور این ساختمان کاملا تخریب شد و امروز اثری از آن نیست. (۴) 

در ارتباط با سایر مواردی که در اطلاعیه این موسسه آمده است، قضاوت را به مخاطبان واگذار می‌کنم. در این‌جا صرفا اشاره می‌کنم آیا می‌توان انتظار داشت آقای دکتر یزدی مطالبی را که مصلحانه و به صورت حضوری با آقای خمینی مطرح می‌کردند، در جایگاه مسئول وزارت امور خارجه دولت موقت با رسانه‌های خارجی هم مطرح کنند؟!

در پایان توصیه می‌کنم مسئولان محترم موسسه، پس از قریب نیم‌قرن از انقلاب ۵۷ که براساس گزارش مطالعات جامعه‌شناسان بیش از ۸۰ درصد جامعه به ریشه اصلی بحران‌های کنونی جامعه آگاه شده‌اند، از شیوه‌های خودحق‌پنداری و حذف نظرات دیگران در اسناد رسمی خودداری کنند و قضاوت نهایی را به مخاطبین واگذار کنند. والعاقبه للمتقین.

محمد توسلی

۱۲ اسفند ۱۴۰۳»

———————-

۱- به جلد چهارم خاطرات آقای دکتر ابراهیم یزدی، صفحه ۵۵، انتشارات کویر، ۱۳۹۹ مراجه شود. 

۲- فایل کامل جلد چهارم خاطرات در فضای مجازی قابل دسترسی است. 

۳- برای بررسی فضای تنش با مهندس بازرگان در نوفل‌لوشاتو به خاطرات دکتر مهدی نواب از اعضای نهضت آزادی ایران در اروپا با عنوان «در جست‌وجوی آرمان‌ها» صفحه ۲۸۹، انتشارات کویر، ۱۴۰۰، مراجعه شود. 

۳- برای تفصیل به خاطرات محمد توسلی جلد دوم، «تجربه مدیریت شهری در دوران بحران»، صفحه ۱۶۹، انتشارات کویر - ۱۳۹۹، مراجعه شود.

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر