معیدفر، جامعهشناس: حاکم شدن جو امنیتی بر دانشگاهها باعث انفعال تشکلهای دانشجویی میشود/ بحران اقتصادی ایران ناشی از کمرنگ شدن حضور دانشجویان است
سعید معیدفر، جامعهشناس و استاد بازنشسته دانشگاه با تاکید بر این که حاکم شدن جو امنیتی بر دانشگاهها باعث انفعال تشکلهای دانشجویی، بهجای پویایی و تاثیرگذاری بر مسائل روز جامعه میشود، به دیدهبان ایران گفت: این که امروز، بحرانهای اقتصادی در کشور وجود دارد، به خاطر این است که عرصه برای حضور دانشجویان در تشکلها و حل بحرانهای اقتصادی وجود ندارد. دانشجویان میتوانند برای بسیاری از مسائل مهم کشور، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ایده و راهحل داشته باشند، برای حل بحران اقتصادی هم که میتواند بر مسائل دیگر کشور، سایه بیاندازد و تاثیرگذار باشد، حتما حضور دانشجویان موثر است.
دیدهبان ایران؛ لیلا شوقی: از قدیم گفتهاند که «همه چیز قدیمیاش خوبه.» این که امروز فضای دانشگاهها مثل قبل نیست، برای همه روشن است. البته این قبل، خیلی هم قدیمی نیست، منظور همین دهه ۷۰ و ۸۰ شمسی است که خیلی از افرادی که امروز، در دهه ۳۰ و ۴۰ زندگیشان هستند، آن دوران را گذراندهاند. امروز دانشگاه از تب و تاب افتاده است و آن حس و حالی که برای شرکت در یک انجمن فعال فرهنگی، علمی، سیاسی و اجتماعی وجود داشت، دیگر دیده نمیشود؛ دیگر شبنامهها، جوابیهها و اطلاعیهها در دانشگاهها معنا ندارد. کاری هم به ماجرای شب یلدای دانشگاه علامه طباطبایی نداریم که یک امید کمرنگی در دل بسیاری از افرادی که نگران انفعال تشکلهای دانشگاهی بودند، انداخت.
در همین راستا با سعید معیدفر، استاد بازنشسته دانشگاه در رشته جامعهشناسی، به گفتوگو نشستیم. او هم از فضای دانشگاهها خسته است، شاید به خاطر همین است که در دهه ۹۰، خسته از فضای ملتهب دانشگاهها، بازنشسته شد و دیگر به محیط آکادمیک برنگشت. او معتقد است که این انفعال قشر تحصیلکرده، میتواند جامعه ایرانی را رو به انحطاط و نابودی بکشاند؛ به خاطر همین است که میگوییم: «دانشگاه هم قدیمیاش خوب است ...»
به حاشیه راندن تشکلها در مهمترین دانشگاههای کشور
رک و راست بگوییم، بهانه این گزارش، اتفاقات چند ماه اخیری است که در دانشگاهها رخ داده است. هم مراسم ۱۶ آذر و هم مراسم یلدا و امروز با شروع دهه فجر که حداقل تا سال قبل، در دهه ۷۰ و ۸۰ که نگارنده و بسیاری دیگر، دیگر دانشجو بودند، مراسمها را پشت سر میگذراندند؛ مراسمهایی که خود دانشجویان و تشکلهایشان، آن را برگزار میگردند.
امسال اما یکی از مهمترین دانشگاههای کشور، دانشگاه علامه طباطبایی که اتفاقا مهد رشتههای علوم اجتماعی مهمی هم است، سال پرحاشیهای را از سر گذرانده است. مراسم روز دانشجو، در این دانشگاه نه توسط تشکلها که توسط معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه برگزار شد، مراسمی که در آن یکی از مقامات دولتی یعنی سخنگوی دولت، حضور داشت و اگر با مدیریت دانشجویان برگزار میشد، میتوانست به یکی از مهمترین رویدادهای فرهنگی و اجتماعی امسال تبدیل شود؛ بعد از آن هم به حاشیه رانده شدن تشکلها ادامه پیدا کرد تا زمانی که جشن شب یلدا هم در این دانشگاه توسط معاونت دانشجویی اجرا شد، این اما همه ماجرا نبود، مدیریت برنامه و بعد از آن، اتفاقات پس از آن در حیاط دانشگاه، رقص و پایکوبی و انتشار فیلمهای مربوطه، نشان داد که نظارتی هم در مدیریت جشن وجود ندارد.
به حاشیه رانده شدن تشکلهای دانشجویی در دانشگاههای مهم دیگر کشورمان هم رخ داده است، از جمله در دانشگاههای تهران و علم و صنعت که روزگاری، عملکرد تشکلهای این دانشگاهها، در صدر اخبار بود و موجی را در اجتماع راه میانداخت، امروز شاهد انفعال تشکلهای دانشجویی سیاسی یا فرهنگی هستیم.
از دوران طلایی دانشگاه فاصله گرفتهایم
درست است که وقوع انقلاب اسلامی، اتفاقی که این روزها هم در دههاش هستیم، با حضور قشرهای مختلف مردمی صورت گرفت، اما حتما یکی از مهمترین نقشها در انقلاب سال ۵۷ را دانشجویان و تشکلهای دانشجویی ایفا کردند. پس از انقلاب و بعد از پایان جنگ تحمیلی نیز شاهد تغییرات و رشد تشکلهای دانشجویی در دانشگاهها بودیم.
سعید معیدفر، استاد دانشگاه و جامعهشناس، در اینباره به خبرنگار دیدهبان میگوید: «در دهه ۷۰ و از سال ۷۴ تا سال ۸۷، تا حدودی با روی کار آمدن دولت اصلاحات، شرایط حضور دانشجویان در تشکلهای دانشجویی بهتر شد. در آن زمان انجمنهای دانشجویی زیادی، از جمله انجمنهای علمی، دینی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، شکل گرفت و عرصه برای حضور و فعالیت دانشجویان، در کارهایی غیر از فعالیت کلاسی، افزایش پیدا کرد و ما شاهد شکوفایی، فعالیتهای تشکلهای دانشجویی بودیم و اتفاقا، برنامهریزیها و اتفاقات خوبی هم در این زمان رخ داد، بسیاری از دستاوردهای علمی و رسانههای فرهنگی، در همین دوران بیرون آمد و یا افراد مهمی در دل همین تشکلها تربیت و تحویل جامعه شدند.»
هرچند که به گفته این استاد دانشگاه، در همان دهه ۷۰ هم اتفاقاتی رخ داد که در حافظه تاریخی بسیاری از دانشجویان دهه ۷۰ و مردم عادی، به سیاهی نقش بسته است؛ او میگوید: «در همان دهه ۷۰ هم که شرایط حضور در تشکلها وجود داشت و فضا بازتر بود، در سال ۷۸، حادثه کوی دانشگاه رخ داد؛ یعنی دانشجویان بر سر مسالهای اعتراض کردند و اعتراض آنها از خوابگاه دانشگاه تهران به خیابانها کشیده شد؛ اما آن اتفاق باعث نشد که تشکلهای دانشجویی از رونق بیفتند.»
پایان روزهای درخشان تشکلهای دانشجویی در دولت احمدینژاد
شرایط اما در دهه ۸۰ با تغییر دولت تغییر کرد؛ تغییری که معیدفر از آن به عنوان پایان روزهای درخشان حیات تشکلهای داشجویی و البته انفعال دانشجویان یاد میکند. بعد از سال ۸۴، با روی کار آمدن دولت احمدینژاد، سختگیریها بیشتر شد، درست در زمانی که حتی روابط بینالمللی ایران هم با کشورهای دیگر کمتر شد.
در سالهای آخر دولت نهم و بهویژه بعد از وقایع سال ۸۸، فشار مسائل امنیتی هم بر دانشگاه افزایش پیدا کرد. تا جایی که دانشجویان درباره کوچکترین مسائل هم تحت فشار بودند، از جمله ورود و خروج به دانشگاه که محل تحصیل و فعالیت آنها بود. معیدفر در این زمینه میگوید: «در آن سالها شرایط به شکلی شد که دانشجویان، دیگر تمایلی برای شرکت در تشکلهای دانشجویی نداشتند و شرکت آنها در فعالیتهای دانشجویی روزبهروز کمتر و کمتر شد؛ این شرایط سخت و فشار، برای همه افراد، حتی اساتید دانشگاهها هم وجود داشت، به طوری که در سال ۹۰، من به عنوان استاد دانشگاه، تمایلی به حضور در فضای آکادمیک نداشتم. امروز هم اگر برای یک سخنرانی یا جلسه یا مسالهای دیگر در دانشگاهها حاضر میشوم، همان فشارهای سابق را حس میکنم.»
این جامعهشناس همچنین خاطرنشان میکند: «به وجود آمدن انفعال و بیتوجهی دانشجویان در چنین شرایطی اصلا دور از ذهن نیست. در آن دوره، همین فضا و جو امنیتی حاکم باعث شد تا دانشجو انفعال را جایگزین پویایی و تلاش کند. این فضا تا امروز هم کمابیش و همراه با نوساناتی طی سالهای مختلف در دانشگاههای کشورمان ادامه یافته است.»
انفعال دانشجویانی که میتوانند تاثیرگذار باشند
باید قبول کرد که افراد مهمی در دل همین تشکلهای دانشجویی تربیت شدهاند؛ خبرنگاران، نخبگان علمی و فرهنگی و سیاستمدارانی که اتفاقا اول از همه، در همین تشکلهای دانشجویی وارد شدهاند، آزمون و خطا کردهاند، ریشه دواندهاند، رشد کردهاند و جذب بخشی از بدنه جامعه شدند. به خاطر همه اینها است که انفعال دانشجویان نسبت به حضور در تشکلهای دانشجویی بسیار مهم و نگرانکننده است.
معیدفر در این زمینه توضیح میدهد: «دانشجویان قشر مهمی در جامعه هستند و میتوانند حرکت و تغییر ایجاد کنند.» به اینها باید شور و اشتیاق جوانی را هم اضافه کرد؛ به گفته معیدفر، دانشجویان به دلیل قرار گرفتن در دوره جوانی، انعطاف بیشتری نسبت به مسائل روز دارند و میتوانند مدیریت، تغییر رویه و حرکت را در جامعه ایجاد کنند. به اضافه این، دانشگاه اولین محیطی است که دانشجویان بعد از خانواده در آن ورود پیدا میکنند.
حضور در تشکلهای دانشجویی آنقدر مهم است که معیدفر حتی به شرایط اقتصادی امروز هم اشاره میکند: «این که امروز، بحرانهای اقتصادی در کشور وجود دارد، به خاطر این است که عرصه برای حضور دانشجویان در تشکلها و حل بحرانهای اقتصادی وجود ندارد.» او تاکید دارد که «دانشجویان میتوانند برای بسیاری از مسائل مهم کشور، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ایده و راهحل داشته باشند، برای حل بحران اقتصادی هم که میتواند بر مسائل دیگر کشور، سایه بیاندازد و تاثیرگذار باشد، حتما حضور دانشجویان موثر است.»
این در حالی است که به نظر میرسد با محدودیتهای خودخواسته در دانشگاهها، بیتوجهی به ظرفیتهای دانشجویان و تنگ کردن عرصه بر فعالیتهای آزاد این قشر، این مهم محقق نمیشود تا دانشگاه برای بسیاری از نخبگان، به سکویی برای مهاجرت از کشور و فعالیت و اجرا کردن ایدههای ناب در کشورهایی تبدیل شود که خواهان جذب دانشجویان ایرانی هستند.
منبع: دیدهبان ایران