پدریان، جامعهشناس: ساختار «نالایقپرور» موجب تشدید نارضایتیهای عمومی میشود/ تبعیض یعنی توزیع قدرت، ثروت و موقعیتهای اجتماعی براساس نزدیکی به ایدئولوژی حاکم
مرتضی پدریان، جامعهشناس با تاکید بر این که ساختار اجتماعی ایران بهجای نخبهگرایی، بر مبنای نالایقپروری است، گفت: وجود ساختار مبتنی بر ایدئولوژی در جامعه ایران، یکی از دلایل اصلی نارضایتیهای مردم است. این ساختار مانع از رشد نخبگان و افراد شایسته میشود و در عوض، نالایقها را به جایگاههای کلیدی میرساند؛ به نحوی که در این ساختار، قدرت، ثروت و موقعیتهای اجتماعی براساس نزدیکی به ایدئولوژی حاکم توزیع میشود، نه بر اساس شایستگیها و توانمندیها. قطعا تداوم این روند، نارضایتیها را تشدید میکند و به گسترش تبعیض و بیعدالتی و در نتیجه، تشدید بیاعتمادی در سطح جامعه و کاهش هرچه بیشتر سرمایه اجتماعی حاکمیت دامن میزند.
دیدهبان ایران؛ عرفان بیوکنژاد - نارضایتی اجتماعی به حالتی از بیاعتمادی، ناخشنودی و اعتراض عمومی در یک جامعه اشاره دارد که معمولا ناشی از احساس عدم عدالت، ناکارآمدی سیستمها، نبود آزادی یا فرصتهای برابر، فساد، تبعیض، یا فشارهای اقتصادی و اجتماعی است. این نارضایتی میتواند به شکلهای مختلفی از جمله اعتراضات خیابانی، اعتصابات، کمپینهای رسانهای، یا حتی مهاجرت گسترده از کشور نمود پیدا کند.
در همین راستا مسعود پزشکیان، رئیسجمهور مبنای پیشگیری از بروز نارضایتیها اجتماعی را «برقراری حق و عدالت بین افراد جامعه» دانسته و تاکید کرده است: «باید براساس حق و عدالت و انصاف عمل کنیم. انصاف در قبال آن که دوست داریم و آن که دشمن میدانیم. اگر انصاف را رعایت کنیم و مراقب نفسانیت خود باشیم، میتوانیم فرهنگ را اشاعه دهیم.»
وی همچنین خاطرنشان کرده است: «امکان ندارد که براساس حق و عدالت عمل کنیم اما نارضایتی اجتماعی شکل بگیرد. یک عده زیاده خواه ناراضی خواهند بود، اما اگر حق همه مردم را مستقل از این که که هستند و چگونه فکر میکنند، بدهیم، میتوانیم الهامبخش باشیم و در دنیا سری در سرها داشته باشیم.»
رابطه تنگانگ فساد و نارضایتی اجتماعی
مشکلات اقتصادی مانند بیکاری، تورم، فقر و کاهش قدرت خرید مردم از مهمترین دلایل نارضایتیهای امروز جامعه ایران بهشمار میروند. نابرابری اجتماعی، تبعیض در فرصتهای شغلی، آموزشی و عدم دسترسی به خدمات عمومی نیز در تشدید این نارضایتیها نقش دارند. در کنار این موارد، وجود فساد اداری و بیعدالتی و عدم شفافیت در سیستمهای دولتی و قضایی عامل دیگری است که به بیاعتمادی عمومی دامن زده است.
علاوه بر اینها، محدودیتهای آزادی بیان، اعتراض و مشارکت سیاسی باعث افزایش نارضایتیها میشود. تغییرات سریع فرهنگی یا فشارهای اجتماعی نیز احساس بیگانگی را در افراد تقویت میکنند. این شرایط ممکن است به خشونت یا درگیریهای اجتماعی منجر شود و اعتماد عمومی به نهادها و رهبران جامعه را کاهش دهد. مهاجرت نخبگان و افراد متخصص نیز از پیامدهای رایج این وضعیت است. در چنین شرایطی، بیثباتی اقتصادی و اجتماعی میتواند رشد اقتصادی را کُند کرده و آسیبهای اجتماعی را افزایش دهد.
برای مدیریت نارضایتی اجتماعی، گفتوگوی اجتماعی و برگزاری جلسات مشورتی و جلب مشارکت عمومی میتواند راهحل مناسبی باشد؛ موضوعی که در دولت جدید تحت عنوان «وفاق با مردم» از آن یاد میشود. همچنین اصلاحات ساختاری با هدف ایجاد شفافیت و عدالت در ساختارهای سیاسی و اقتصادی نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. علاوه بر این، ایجاد فرصتهای شغلی و کنترل تورم نیز میتواند بخش بزرگی از این نارضایتیها را کاهش دهد. احترام به حقوق شهروندی و آزادیهای فردی هم به تقویت احساس تعلق به جامعه کمک میکند.
نقش ناامیدی نسبت به آینده در تشدید نارضایتیهای اجتماعی
در همین راستا مرتضی پدریان، جامعهشناس و پژوهشگر مسائل سیاسی به خبرنگار دیدهبان ایران گفت: متغیرهای متعددی در شکلگیری پدیده نارضایتی در ذهن و تفکرات اعضای جامعه وجود دارد. مباحثی که در این زمینه مطرح میشود، اگر بخواهیم دستهبندی یا کتگوری از آن ارائه دهیم، به نظر میرسد مهمترین متغیری که در این کتگوری میتواند نقش کلیدی ایفا کند، گسترش پدیده ناامیدی در سطح جامعه است.
وی در توضیح بیشتر گفت: اگر تعریف مشخصی از امید ارائه دهیم، میتوان این بحث را روشنتر و دقیقتر بررسی کرد. امید به معنای انتظار برای تحقق دیروز و امروز ما در آینده تعریف میشود. ما امروز تلاش میکنیم تا به نقطهای در فردا برسیم، اما اگر به آن نقطه نرسیم، احساس یأس و ناامیدی در ما شکل میگیرد. حالا اگر این نرسیدن تکرار شود و فراوانی آن افزایش یابد، در وجود فرد نوعی احساس نارضایتی عمیق ایجاد میشود.
این جامعهشناس با تاکید بر این که یکی از عواملی که مانع تحقق تلاشها و کوششهای دیروز و امروز افراد میشود، ساختار جامعه است، اظهار کرد: وقتی ساختار جامعه دچار تزلزل، بیثباتی و بههمریختگی باشد، افراد نمیتوانند ثمره تلاشهایشان را در آینده مشاهده کنند. این یکی از فاکتورهای اصلی در شکلگیری نارضایتی اجتماعی و در ادامه آن سیاسی است.
تبعیض و بیعدالتی به آشوبهایی در بطن جامعه منجر میشود
پدریان با بیان این که عامل دیگر ایجاد نارضایتی در جامعه، نبود عدالت در حوزههای اجتماعی است، عنوان کرد: اگر عدالت را از دیدگاه جان راولز تعریف کنیم، عدالت به معنای توزیع عادلانه فرصتها و منابع بدون توجه به ویژگیهای انتصابی افراد است. میبینیم که جامعه ما فاقد چنین عدالتی است. در واقع، در جامعه کنونی افراد بر اساس ویژگیهای انتصابی نظیر جنسیت، قومیت، مذهب و خانواده به اهدافشان میرسند، نه بر اساس ویژگیهای اکتسابی نظیر تلاش، دانش، توانمندی و مهارت.
این جامعهشناس ادامه داد: در این وضعیت، عدالت اجتماعی به معنای واقعی آن وجود ندارد. به عنوان مثال در جامعه ما، اگر مذهب فرد «سنی» باشد، اگر قومیت او لر، ترک یا بلوچ باشد، یا اگر خانوادهاش در حاکمیت جایگاهی نداشته باشد، دستیابی به اهداف برای او دشوارتر میشود. این بیعدالتیها موجب گسترش نارضایتی در جامعه شده است. به عنوان مثال، صحبتهای اخیر آقای پزشکیان که نارضایتی اجتماعی را ناشی از بیعدالتیها دانستند، بر همین نکته تاکید دارد. ایشان اشاره کردند که این بیعدالتیها میتواند به آشوبهایی در بطن جامعه منجر شود.
ساختار اجتماعی ایران بهجای نخبهگرایی، بر مبنای نالایقپروری است
پدریان با اشاره به مفهوم عدالت در جامعه افزود: نگاه حاکمیت و ساختار سیاسی جامعه ما بیشتر مبتنی بر ایدئولوژی است، نه نخبهگرایی. در ساختار ایدئولوژیک، عدالت معنایی پیدا نمیکند. افرادی که به معیارها و خطمشی ایدئولوژی حاکم نزدیکتر هستند، رشد میکنند و افرادی که توانمند هستند، اما از این معیارها فاصله دارند، حذف میشوند. به عبارت دیگر، یکی از مهمترین دلایل نارضایتی جامعه ما این است که قدرت، ثروت و موقعیتهای اجتماعی براساس نزدیکی به ایدئولوژی حاکم توزیع میشود، نه بر اساس شایستگیها و توانمندیها.
این جامعهشناسی با تاکید روی این نکته که ساختار اجتماعی ایران نیز به جای نخبهگرایی، بر مبنای نالایقپروری است، اظهار کرد: در چنین ساختاری، افرادی به جایگاههای مهم دست مییابند که توانمندی و نقد ندارند و رفتارهای غلط را حتی تأیید میکنند. برای مثال، وقتی یک نماینده مجلس ادعا میکند که تنها پولی که در مقابل دلار مقاومت کرده، ریال است، این نشاندهنده فقدان شناخت علمی او از حوزه اقتصاد است. البته این معضل فقط مربوط به نمایندگان مجلس نیست و یکی دیگر از مشکلات ما این است که برخی از جلسات هماندیشی و شناخت نخبگان در جامعه ما نیز نتیجه مثبتی ندارد و افراد با استعداد از دل آن، به بیرون نمیآیند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: وجود ساختار مبتنی بر ایدئولوژی در جامعه ایران، یکی از دلایل اصلی نارضایتیهای مردم است. این ساختار مانع از رشد نخبگان و افراد شایسته میشود و در عوض، نالایقها را به جایگاههای کلیدی میرساند. قطعا تداوم این روند، نارضایتیها را تشدید میکند و به گسترش تبعیض و بیعدالتی و در نتیجه، تشدید بیاعتمادی در سطح جامعه و کاهش هرچه بیشتر سرمایه اجتماعی حاکمیت دامن میزند.
منبع: دیدهبان ایران