حاجی دلیگانی: وزارت کشور، وزارت امور خارجه، سپاه مسئله مهاجران افغان را رها کرده اند/ نرخ زاد ولد اتباع خطرناک است/ هشدار کارشناس حوزه مهاجران: تمرکز مهاجران افغانستانی در چند استان کشور بحران زا است/ جمعیت افغان ها در تهران چهار برابر شده
براساس گزارش دیدهبان ایران، با وجود این که مساله مهاجرت و راهکارهای پیشنهادی درباره مدیریت حضور مهاجران در مناطق مختلف کشورها و نحوه بهکارگیری آنها در مشاغل گوناگون جزو اساسیترین موضوعات مورد بحث در انتخابات کشورهای پیشرفته است، اما در ایران با وجود آن که کشورمان یکی از مهاجرپذیرترین کشورهای دنیا محسوب میشود که البته بیش از ۹۵ درصد مهاجران ساکن آن را صرفا اتباع یک کشور یعنی افغانستان تشکیل میدهند، مساله مهاجران و افغانستانیها، حتی در انتخابات کنونی در حاشیه بحثهای انتخاباتی قرار داشته است. این در حالی است که به اعتقاد برخی کارشناسان، ایرانِ امروز که خودش با شرایط دشوار اقتصادی دستوپنجه نرم میکند، حداکثر ظرفیت پذیرش مهاجران به اندازه ۲ درصد جمعیت کشور را دارد و البته بعضی نمایندگان مجلس معتقدند که دولت آینده باید شرایطی را فراهم کند که جمعیت مهاجران ساکن کشورمان، از ۳ درصد جمعیت ایران بیشتر نباشد.
دیده بان ایران: در شرایطی که بعضی کارشناسان تخمین میزنند که در حال حاضر حدود ۶ تا ۷ میلیون افغانستانی ساکن ایران هستند و حتی آمارهای غیررسمی از این حکایت دارد که تعداد مهاجران افغانستانی از ۸ میلیون نفر هم بیشتر است و طبق آمارهای رسمی، به نظر میرسد که کمتر از ۲ میلیون نفر از این افراد دارای مدارک اقامتی معتبر هستند، با توجه به نگرانیهای بخش زیادی از ایرانیان از آسیبهای اجتماعی و فرهنگی ناشی از حضور بیش از حد اتباع افغانستانی در کشورمان که تناسب جمعیتی و قومیتی بعضی شهرها و روستاها را نیز مورد تهدید قرار داده است، رئیسجمهوری بعدی که در انتخابات روز جمعه ۱۵ تیر مشخص میشود، باید ضمن رفع تعارض منافع موجود بین دستگاههای مختلف درباره موضوعات مربوط به مهاجران، به ساماندهی اتباع بیگانه بهویژه افغانستانیهای حاضر در کشورمان بپردازد؛ زیرا دیگر وقت طفره رفتن از اتخاذ تصمیمات ویژه برای حل این مساله توسط مسئولان ارشد دولت نیست.
به گزارش خبرنگار سایت دیدهبان ایران، مساله مهاجرت و نوع مواجهه با مهاجران قانونی و غیرقانونی، موضوعی است که در چند دهه گذشته جزو اساسیترین مباحث مطرحشده در انتخاباتهای بسیاری از کشورها بوده و با وجود این که ایران یکی از کشورهایی است که جمعیت بالایی از مهاجران را به مدت طولانی در خود جای داده و عمده مهاجران ساکن آن هم تبعه یک کشور مشخص یعنی افغانستان هستند، در انتخاباتهای گذشته کمتر به موضوع مهاجران و بخصوص نحوه ساماندهی مهاجران غیرقانونی افغانستانی حاضر در ایران توجه شده است؛ با این حال، در انتخابات ریاست جمهوری کنونی که قرار است روز جمعه ۱۵ تیر مرحله دوم آن برگزار شود، موضوع مهاجران بیشتر از گذشته مورد توجه کاندیداها قرار گرفته است.
محمدباقر قالیباف که البته به مرحله دوم انتخابات راه پیدا نکرد، اما در هر صورت، فعلا بر صندلی ریاست مجلس تکیه زده و تصمیمات او میتواند نقش مهمی در سیاستهای اجرایی کشور داشته باشد، در تبلیغات و مناظرههای مرحله اول انتخابات بهشدت روی لزوم ساماندهی مهاجران افغانستانی تاکید کرد و حتی یکی از اولویتهای طرح پنجفوریتی خود را توجه به همین مساله قرار داد. او در برنامههای انتخاباتی گفت که قصد دارد در صورت رئیسجمهور شدن، در تمام مرزهای شرقی ایران با افغانستان و پاکستان دیوار بکشد و همچنین مهاجران غیرقانونی ساکن کشورمان را نیز ساماندهی کند؛ قالیباف البته هیچگاه به صورت رسمی از واژه «اخراج» استفاده نکرد، اما به نظر میرسد در میان برنامههای سختگیرانهای که او برای مواجهه با مهاجران داشت، طرد کردن تعدادی از مهاجران فاقد مدارک اقامتی نیز میگُنجید؛ بخصوص که قالیباف حضور پرتعداد مهاجران غیرقانونی در کشورمان را عامل افزایش برخی آسیبهای اجتماعی میدانست.
البته در تبلیغات مرحله اول انتخابات، قالیباف تنهاکاندیدایی نبود که به مساله مهاجران پرداخت و مسعود پزشکیان نیز در جریان کارزار انتخاباتی خود، در شبکه اجتماعی ایکس در پاسخ به پرسش یکی از کاربران درباره نحوه ساماندهی اتباع افغانستانی در ایران نوشت که «دولت من انشاءالله سه اقدام همزمان را در رابطه با مهاجرین افغانستانی به پیش میبرد؛ نخست، انسداد کامل مرزها و جلوگیری از مهاجرت بیشتر که مسئولیت محوری این کار برعهده وزارت کشور خواهد بود. دوم، ساماندهی مهاجرین موجود؛ نباید انکار کرد که تعداد زیادی از برادران افغان نقش مؤثری در اقتصاد ایران دارند یا در جنگ تحمیلی و ... فداکاری کردهاند، ولی حضور آنها در ایران باید ساماندهیشده و باانضباط باشد (وظیفه وزارت کشور و وزارت اطلاعات). سوم، مذاکره با کشورهای اروپایی برای پذیرش بخشی از مهاجرین (و یا حداقل تقبل هزینههای حضور آنان در ایران). غرب باید مسئولیت آنچه در افغانستان انجام داده و منجر به مهاجرت میلیونها افغانستانی شده است را بپذیرد. دلیلی ندارد که مردم ایران هزینه سیاستهای غلط دیگران را بپردازند.»
آمارهای متفاوت از تعداد افغانستانیهای مجاز و غیرمجاز ساکن ایران
صرف نظر از آنچه پزشکیان و قالیباف در تبلیغات مرحله اول انتخابات ریاست جمهوری درباره مساله مهاجران گفتند، به نظر میرسد که بخش زیادی از ایرانیان ساکن ایران نیز به این نتیجه رسیدهاند که در حال حاضر تعداد اتباع افغانستانی که عمدتا به صورت غیرقانونی در کشورمان حضور دارند، بیش از حد است و بهویژه در سه سال گذشته یعنی از زمان به قدرت رسیدن دوباره طالبان، در بسیاری از شهرها میتوان افزایش چشمگیر حضور افغانستانیها را احساس کرد.
در این میان، اگرچه هیچگاه آمار رسمی تعداد افغانستانیهای ساکن ایران اعلام نشده است و با توجه به این که بخش زیادی از آنها بدون مدارک اقامتی معتبر در کشورمان حضور دارند، به دست آوردن رقم دقیقی درباره جمعیت مهاجران افغانستانی ساکن ایران بسیار دشوار است، ولی تا کنون عددهای متفاوتی درباره میزان حضور مهاجران افغانستانی در کشورمان توسط مسئولان دولتی و خبرگزاریهای رسمی اعلام شده است، از آمار ۵ میلیون نفر که در سال ۱۴۰۱ و پیش از شروع مجدد حکومت طالبان توسط مرحوم امیرعبدللهیان، وزیر خارجه فقید اعلام شد تا همین آمار ۵ میلیون نفر که در سال ۱۴۰۲ و بیش از یک سال بعد از روی کار آمدن حاکمیت جدید افغانستان، احمد وحیدی، وزیر کشور آن را تکرار کرد و البته آمار ۸ میلیون نفر که خبرگزاری فارس در سال ۱۴۰۲، آن را در گزارشی به عنوان آمار غیررسمی اعلام کرد. در هر صورت، برخی کارشناسان حوزه مهاجرت ترجیح میدهند با این که هیچ رقمی به عنوان آمار رسمی تعداد افغانستانیهای ساکن ایران در دست نیست، رقم ۶ تا ۷ میلیون نفر را به عنوان مبنا در نظر بگیرند و تحلیلهای خود را بر همین اساس ارائه کنند.
نکته حائز اهمیت آن است که براساس آخرین آمار اعلامشده توسط مرکز آمار ایران، در سال ۹۵ حدود یک میلیون و ۵۸۳ هزار افغانستانی ساکن کشورمان دارای مدارک اقامتی معتبر اعم از پاسپورت، کارت آمایش و ... بودند و این در حالی است که در همان زمان، جمعیت افغانستانیهای ساکن ایران به صورت رسمی حدود ۴ میلیون نفر برآورد میشد. این در حالی است که از سال ۹۵ به این سو، تا کنون هیچگونه آمار رسمی درباره تعداد افغانستانیهای مجاز در کشورمان اعلام نشده و البته در سال ۱۴۰۱، مجید میراحمدی، معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور، در یک نشست خبری، تعداد مهاجران افغانستانی دارای مدارک اقامتی در ایران را یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر اعلام کرد و در سال ۱۴۰۲ نیز علیرضا فخاری، استاندار تهران در یک مصاحبه، تعداد این افراد را یک میلیون و ۶۹۰ هزار نفر دانست.
اهمیت ساماندهی اتباع بیگانه، به اندازه حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران است
در مجموع اما فارغ از این که در حال حاضر دقیقا چند تبعه افغانستانی ساکن ایران هستند و چند نفر از آنها از مدارک اقامتی معتبر برخوردار هستند و مهاجران مجاز محسوب میشوند و چند نفر دیگر هیچگونه مدرک اقامتی ندارند، موضوعی که تردیدی درباره آن وجود ندارد، این است که در حال حاضر میلیونها افغانستانی در کشورمان حضور دارند که بخش زیادی از آنها را مهاجران غیرمجاز تشکیل میدهند؛ این در حالی است که مهاجران غیرمجاز نیز مانند افغانستانیهایی که به صورت مجاز در ایران حضور دارند، از خدمات، منابع و امکاناتی استفاده میکنند که یا جزو انفال و ثروتهای عمومی ملت ایران محسوب میشوند یا هزینه آنها از جیب دهها میلیون مالیاتدهنده ایرانی تامین میشود؛ بنابراین دولت آینده با هر رویکرد سیاسیای که بر سر کار میآید، باید ساماندهی موضوع مهاجران بخصوص اتباع افغانستانی را به صورت جدی در دستور کار قرار دهد.
حاجی دلیگانی، نماینده مجلس:
مساله ساماندهی حضور بیش از حد اتباع بیگانه، به یکی از مطالبات جدی مردم بسیاری از مناطق کشورمان تبدیل شده است
این نکتهای است که «حسینعلی حاجی دلیگانی»، نماینده مردم شاهینشهر در مجلس شورای اسلامی که سابقه چهار دوره حضور در مجلس و یک دوره عضویت در هیاترئیسه پارلمان کشورمان را در کارنامه دارد، در گفتوگو با خبرنگار دیدهبان ایران روی آن دست گذاشت و اظهار داشت: اهمیت مساله ساماندهی اتباع بیگانه ساکن ایران به اندازه اهمیت موضوع حراست از استقلال و تمامیت ارضی کشور و حفظ جمهوری اسلامی است و حتما رئیسجمهور آینده باید نگاه و برنامهای ویژه در این زمینه داشته باشد؛ بخصوص که در حال حاضر، مساله ساماندهی حضور بیش از حد اتباع بیگانه، به یکی از مطالبات جدی مردم بسیاری از مناطق کشورمان تبدیل شده است.
وی افزود: متاسفانه در حال حاضر شاهد نوعی ولنگاری و رهاشدگی در موضوع حضور گسترده اتباع بیگانه در کشورمان هستیم و دستگاههای مسئول از جمله وزارت کشور، وزارت امور خارجه، سپاه و سایر دستگاههای ذیربط در حوزههای امنیتی و فرهنگی، تا حدودی در این زمینه گرفتارعدم مسئولیتپذیری شدهاند. این اتفاق سبب شده است که موضوع اتباع بیگانه بهویژه مهاجران افغانستانی به یک مساله اساسی کشورمان تبدیل شود و باید هرچه زودتر در سطوح عالی کشور به این موضوع توجه شود و برای حل آن، تدبیر دقیق و جامعی داشته باشیم تا روند تهدیدی این مساله متوقف شود، وگرنه روز به روز این آسیب بیشتر میشود و حل مساله سختتر خواهد شد.
باید سقف مشخصی برای جمعیت اتباع بیگانه ساکن تمام شهرهای کشور تعیین شود
حاجی دلیگانی با تاکید بر این که دولت آینده باید لایحهای را برای ساماندهی اتباع بیگانه به مجلس ارائه کند که در آن سقف مشخصی برای حضور مهاجران در تمام شهرها و روستاهای کشور تعیین شود، به دیده بان ایران گفت: بررسیهای کارشناسی نشان میدهد که با توجه به شرایط موجود کشور، تعداد اتباع بیگانه متعلق به افغانستان و دیگر کشورها که به صورت مجاز یا غیرمجاز در کشورمان حضور دارند، نباید بیشتر از سه درصد جمعیت ایران باشد؛ به همین دلیل، دولت بعدی باید لایحهای را به مجلس ارائه کند که براساس آن، حداکثر میزان حضور اتباع بیگانه در تمام شهرستانها، شهرها، بخشها و روستاهای کشور، بیشتر از سه درصد جمعیت آنها نباشد.
نماینده مردم شاهینشهر در مجلس تاکید کرد: براساس لایحهای که انتظار داریم دولت آینده به مجلس تحویل دهد، هم در کل کشور نباید جمعیت اتباع بیگانه بیشتر از سه درصد باشد و هم دولت باید با کمک گرفتن از دستگاههای نظامی و انتظامی، شرایطی را فراهم کند که در تمام استانها، شهرستانها، شهرها، روستاها و ... این نسبت سه درصد رعایت شود تا تناسب جمعیتی حضور اتباع در مناطق مختلف کشور به هم نخورد، زیرا تجمع بیش از حد اتباع در یک محله، روستا یا شهر خاص حتما خطرآفرین است و در حال حاضر شاهد آن هستیم که اتباع افغانستانی در برخی شهرها و روستاهای کشور به شکل نگرانکنندهای متمرکز شدهاند و دولت نباید اجازه بدهد که این تمرکز، تناسب جمعیتی مناطق مختلف کشورمان را با مشکل مواجه کند.
وی همچنین خاطرنشان کرد: دولت آینده علاوه بر این که باید به نحوی به ساماندهی اتباع بیگانه پرتعداد ساکن ایران بپردازد که تعداد آنها مجموعا بیش از سه درصد جمعیت کشور نباشد، در ادامه باید شرایطی را فراهم کند که همان تعداد اتباعی که در ایران باقی میمانند نیز صرفا در مشاغل خاصی که در قانون پیشبینی شده است یا پیشبینی خواهد شد، بهکارگیری شوند. همچنین باید شرایطی فراهم شود که به اتباع بیگانه کارتهایی داده شود که صرفا در محدودهای که در آن کارتها مشخص میشود، بتوانند تردد کنند.
حتی جمعیت اتباع مجاز هم باید کنترل شود، چون نرخ زاد و ولد بالایی دارند
حاجی دلیگانی با بیان این که در حال حاضر برخی اتباع غیرمجاز ساکن کشورمان دارای کارت پناهندگی و دیگر مدارک اقامتی معتبر هستند و بخشی از آنها نیز هیچگونه مدرک اقامتی ندارند، به دیده بان ایران گفت: در شرایطی که جمعیت اتباع بیگانه در ایران بیش از حد شده است، حتی حضور اتباع دارای مجوز و کارت اقامت نیز نوعی تهدید برای کشورمان محسوب میشود، زیرا نرخ زاد و ولد اتباع بیگانه بسیار بالا است و آنها به سرعت جمعیت خود را افزایش میدهند که این مساله برای تمامیت ارضی و استقلال کشور خطرناک است و با هویت ملی - اسلامی ما سازگاری ندارد.
نماینده مردم شاهینشهر در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: راهکارهایی مانند دیوارکشی در مرزهای شرقی برای جلوگیری از ورود بیشتر اتباع بیگانه به کشور، یکی از ابزارها و ضروریات کنترل جمعیت اتباع و کاهش تعداد مهاجران ساکن ایران به میزان حداکثر ۳ درصد جمعیت کشور است. البته دولت آینده باید همزمان با این اقدام، تدابیری را اتخاذ کند که بخش زیادی از اتباع بیگانه بیش از این در کشورمان نمانند و میتوان برای خروج آنها از راهکارهای تشویقی و در صورت لزوم، طرد کردن بخشی از آنها استفاده کرد.
بیش از ۹۵ درصد مهاجران حاضر در ایران از اتباع افغانستان هستند
با وجود این صحبتهای حاجی دلیگانی به عنوان نماینده فعلی و عضو پیشین هیات رئیسه مجلس و البته اظهارات مشابهی که در سالهای اخیر برخی مسئولان دستگاههای دولتی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی درباره لزوم کنترل جمعیت اتباع بیگانه ساکن ایران مطرح کردهاند و حضور مهاجران بخصوص اتباع افغانستانی در کشورمان را «بیش از حد» و «آسیبزا» دانستهاند و نوع نگاهی که در میان این دسته از مسئولان کشور وجود دارد که براساس آن، معتقدند که ریشه برخی آسیبهای اجتماعی و حتی بعضی جرمها و جنایتها به همین حضور بیش از حد اتباع بیگانه در کشور بازمیگردد، بعضی جامعهشناسان و کارشناسان حوزه مهاجرت تاکید دارند که حضور اتباع بیگانه در کشورمان الزاما آسیبزا نیست و نباید مشکلاتی نظیر افزایش آمار بیکاری و تشدید مشکلات معیشتی را صرفا متوجه جمعیت بالای افغانستانیهای ساکن ایران دانست.
از نظر این دسته از کارشناسان، حتی نمیتوان گفت که جمعیت کنونی مهاجران افغانستانی ساکن ایران، چه بین ۶ تا ۷ میلیون نفر باشد و چه آن را بیش از ۸ میلیون نفر در نظر بگیریم، الزاما بیش از حد است، چون در حال حاضر در بسیاری از کشورهای جهان، جمیعت بالاتری از مهاجران حضور دارند که نسبت بیشتری از جمعیت کشور را تشکیل میدهند، اما نکته مهم این است که شرایط پیچیده اقتصادی، سیاسی و اجتماعی امروزِ ایران و توجه به این نکته که اغلب مهاجران ساکن کشورمان صرفا از اتباع یک کشور یعنی افغانستان هستند، اما در بسیاری از کشورهای مهاجرپذیر، مهاجران جمعیتهای متفاوتی از اتباع کشورهای مختلف را تشکیل میدهند و همچنین اغلب اتباع افغانستانی حاضر در ایران، فاقد مدارک اقامتی معتبر هستند، همه این مسائل، مساله حضور اتباع بیگانه و پیامدهای گوناگون آن برای کشورمان را پیچیدهتر و ضرورت ساماندهی و کنترل جمعیت آنها را برای دولت آینده بیشتر میکند.
مدیر پژوهش انجمن دیاران و کارشناس حوزه مهاجران:
تمرکز مهاجران افغانستانی در چند استان کشور چالش برانگیز است
این موضوعی است که «پیمان حقیقتطلب»، مدیر پژوهش انجمن دیاران و کارشناس حوزه مهاجران در گفتوگو با خبرنگار سایت دیدهبان ایران روی آن دست گذاشت و اظهار داشت: مهاجرت مانند بسیاری از مسائل سیاستی دیگر به ذات خود مثبت یا منفی نیست و این نحوه مدیریت و سیاستگذاری است که جنبههای مثبت یا منفی آن را بیشتر یا کمتر میکند. البته موضوع مهاجرت در بیشتر کشورهای دنیا جزو مسائل بسیار پیچیده و حساس به شمار میرود، تا جایی که مثلا سیاستهای مهاجرتی باعث شد تا برگزیت اتفاق بیفتد و بریتانیا از اتحادیه اروپا خارج شود. اساسا هم وقتی مسائل مهاجرتی را در کشورهای اروپایی پیگیری میکنیم، میبینیم نوع نگاه به مهاجران در این کشورها هم نموداری سینوسی دارد، به نحوی که گاه نیازهای اقتصادی باعث میشود تا مهاجران خوب جلوه داده شوند و گاه رکود اقتصادی باعث میشود تا مهاجران عامل وضعیت بد ایجادشده معرفی شوند.
وی با تاکید بر این که آنچه مساله مهاجرت در ایران را از بسیاری از کشورهای دنیا پیچیدهتر میکند، این است که بیشتر مهاجران ساکن ایران تنها از یک کشور یعنی افغانستان آمدهاند، یادآور شد: بیش از ۹۵ درصد مهاجران حاضر در ایران از اتباع افغانستان هستند. این در حالی است که تنوع ملیتی در بین مهاجران، سیاستی است که خیلی از کشورهای مهاجرپذیر همچون کشورهای حاشیه خلیج فارس یا کشورهای اروپایی و آمریکا و کانادا و کشورهای جنوب شرق آسیا پیگیری میکنند تا بتوانند اهرمهای سیاستی بیشتری داشته باشند. ایران اما به چند دلیل این سیاست را نداشته است؛ یکی اینکه علیرغم این که ایران بالذاته چندفرهنگی و چندقومیتی است، ولی دولتها طی یکصد سال اخیر هرگز نخواستهاند چندفرهنگی باشند و سیاست یکدست شدن جامعه را در پیش گرفتهاند و در نتیجه، تمایلی به پذیرش مهاجر از کشورهای همسایه نداشتهاند. دلیل مهمتر این که ایران درباره افغانستان همواره در عمل انجامشده قرار گرفته است و هیچگاه اینگونه نبوده که برنامه خاصی برای پذیرش این مهاجران داشته باشد.
حضور غیرقانونی، بهینهترین وضعیت برای مهاجران افغانستانی ساکن ایران است
حقیقتطلب با بیان این که طی ۵۰ سال اخیر، افغانستان همواره یکی از توسعهنیافتهترین کشورهای دنیا بوده و نبود ثبات و امنیت و به تبع آن فقدان رشد اقتصادی باعث شده است تا همواره کشوری مهاجرفرست باشد، به دیده بان ایران گفت: مهاجرتهای اجباری حاصل از این عوامل در سراسر دنیا همیشه نصیب کشورهای همسایه میشود و به همین دلیل، ایران طی پنج دهه گذشته در قبال مهاجران افغانستانی، در عمل انجامشده قرار گرفته است. با این وجود اما سیاستگذاریهای ۴۰ سال اخیر کشورمان باعث شده است که حضور غیرقانونی، بهینهترین وضعیت برای یک مهاجر افغانستانی در ایران باشد و به همین دلیل، بسیاری از مهاجران افغانستانی، خودشان ترجیح نمیدهند که به دنبال مدارک اقامتی بروند.
این کارشناس حوزه مهاجران ادامه داد: فرض کنیم که یک مهاجر افغانستانی ساکن ایران دو گزینه داشته باشد؛ حضور قانونی و حضور غیرقانونی. در طرف دیگر هم میتوانیم دولت و همچنین جامعه ایران را قرار بدهیم. در صورتی که مهاجر قانونی باشد، دولت باید خدمات بیشتری را ارائه کند و در صورتی که مهاجر غیرقانونی باشد، دولت تنها یارانههای عمومی را پرداخت میکند و خدمات بیشتری ارائه نمیدهد. خروجی این مدل را که میگیریم، میبینیم که هزینههای قانونی بودن برای خود مهاجران بیشتر است. وقتی یک نفر مهاجر قانونی باشد، هم برای تردد محدودیت دارد، هم برای دریافت خدمات بانکی محدودیت دارد و هم نمیتواند سیمکارت دریافت کند و ... ؛ در این حالت برای خود افغانستانیها، حضور غیرقانونی در ایران گزینه بهتری است؛ بخصوص که ورود غیرقانونی اتباع به ایران کمهزینهتر است. البته این ورود کمی سختتر است، اما فقط کمی.
وی در ادامه تاکید کرد: در سمت دیگر ماجرا هم به نظر میرسد که برای دولت ایران، غیرقانونی بودن مهاجران گزینه بهتری است، زیرا وقتی یک مهاجر غیرقانونی باشد، میزان خدمات رسمی ارائهشده کمتر خواهد بود. همچنین مهاجر غیرقانونی سطح دستمزدها را در بازار کار پایین میآورد و حاضر میشود هر گونه کاری را برای کسب درآمد انجام دهد. هر وقت هم که حضورش بیمعنا تشخیص داده شد، بهراحتی میتوان به جرم غیرقانونی بودن، او را اخراج کرد. به عنوان مثال میتوان سیستم بازیافت زباله در تهران را در نظر گرفت. این سیستم به خاطر حضور غیرقانونی گروههایی از مهاجران افغانستانی، به یکی از پردرآمدترین سیستمهای جمعآوری پسماند در جهان تبدیل شده است. این در حالی است که در کشوری مثل آلمان، شهروندان کلی زحمت میکشند و زباله خشک و تَر را در همان خانه جدا میکنند. بعد هم هم زحمت میکشند که زبالههای خشک فلزی و شیشهای و کاغذی و ... را هم جداگانه جمع کنند. این در حالی است که شهروندان تهرانی اصلا به این چیزها فکر نمیکنند. زباله را سر کوچه در سطل زباله میاندازند و در کمتر از یک ساعت، این زباله تفکیک میشود و بهسرعت به محلهای بازیافت انتقال داده میشود؛ بنابراین غیرقانونی بودن حضور مهاجران افغانستانی، هم برای دولت ما و هم برای خود مهاجران به بهینه ترین وضعیت حضور آنان در ایران تبدیل شده است.
لزوم جدا کردن مهاجران قدیمی از مهاجران تازهوارد در اجرای سیاستهای سلبی
حقیقتطلب با اشاره به این نکته که ویژگی دیگر حضور مهاجران افغانستانی در ایران، توزیع متمرکز آنان در چند استان خاص است، اظهار داشت: حضور مهاجران افغانستانی در بسیاری از استانهای ایران ممنوع است و عموما استانهای مرکزی ایران برای حضور این مهاجران مجاز است. تمرکز مهاجران افغانستانی در چند استان بخصوص در استان تهران باعث شده است تا فشار اجتماعی و اقتصادی زیادی بهویژه در نواحی فقیرنشین این استانها بر مردم عادی وارد شود. همچنین حضور طولانیمدت اما با نگاه کوتاهمدت، ویژگی دیگر حضور مهاجران افغانستانی در کشورمان است. به معنای بهتر تمرکز مهاجران افغانستانی در چند استان کشور چالش های متعددی را ایجاد کرده است.
همین حالا افغانستانیهایی در ایران حضور دارند که نسل چهارمشان است که در ایران متولد شدهاند. این مهاجران با مهاجران کاری و مهاجران تازهوارد واقعا متفاوت هستند. این گروه از مهاجران از نظر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کاملا در جامعهی ایران ادغام شدهاند، اما حاکمیت هیچگاه آنان را به رسمیت نشناخته و با این که قوانین اقامت و تابعیت ایران اجازه رسمی شدن آنان را میدهد، اما هیچ کدام از دولتها این قوانین را اجرا نکردهاند.
مدیر پژوهش انجمن دیاران با تاکید بر این که نکته آسیبزا این است که تمام سیاستهای مبنی بر بازگشت و اخراج، شامل این دسته از مهاجران یعنی افغانستانیهایی که نسلها است در ایران حضور دارند نیز میشود، تصریح کرد: شبکههای ارتباطاتی گسترده مهاجران قدیمی باعث میشود که بتوانند در مقابل اخراج و سایر محدودیتها، قوانین را دور بزنند و عملا تمامی سیاستهای سلبی علیه مهاجران را بیمعنا میکنند. اگر این دسته از مهاجران از مهاجران کاری و تازهوارد جدا میشدند، مثلا اقامت دائم میگرفتند، آنگاه میشد سیاستهای سلبی را درباره مهاجران تازهوارد بهدرستی اجرا کرد.
این کارشناس حوزه مهاجران همچنین با اشاره به قدرتگیری مجدد طالبان در افغانستان طی سه سال گذشته، گفت: موضوعی که در سالیان اخیر نگاه به مهاجران افغانستانی را در جامعه ایران بسیار منفی کرده، قدرتگیری دوباره طالبان در افغانستان و موج مهاجرتی پس از آن بوده است، بخصوص که ایران به دلایل مختلف پس از قدرتگیری مجدد طالبان، به دریافتکننده اصلی موج مهاجرتی افغانستانیها تبدیل شده است؛ بخشی از علت این مساله نیز به سیاست خارجی ایران در قبال حکومت دوم طالبان بازمیگردد که برخلاف حکومت اول طالبان، شاهد پذیرش نیمهرسمی آنها توسط حاکمیت کشورمان به عنوان قدرت مسلط در افغانستان هستیم.
وی همچنین خاطرنشان کرد: در پیش گرفتن این نوع سیاست خارجی در قبال طالبان، هزینههای جانبیای هم داشته که به نظر میرسد این هزینهها بسیار فراتر از حد تحمل شده است؛ یکی از این هزینههای جانبی باز کردن درهای ایران به روی مهاجران فراری از طالبان بوده است؛ به نحوی که گروههایی از افغانستانیها به دلیل دُگم بودن طالبان و محدودیتهای شرعی از افغانستان فرار کردند، ولی بیشتر آنها به خاطر شرایط اقتصادی پس از طالبان از افغانستان به ایران گریختهاند.
استان تهران؛ مقصد اصلی مهاجرت افغانستانیها و مرزنشینان ایران
حقیقتطلب با یادآوری این موضوع که افغانستان در ۲۰ سال اخیر با کمکهای بینالمللی سرپا بود و بخش عمدهای از تولید ناخالص داخلی آن از کمکهای بینالمللی تامین میشد، عنوان کرد: با تسلط طالبان بر افغانستان، این کمکها کمتر شد و در نتیجه، اقتصاد افغانستان کوچکتر شد و انگیزه مهاجرتهای اقتصادی هم افزایش یافت. از طرف دیگر، از آنجا که ما در ایران بهجز تعیین استانهای ممنوع برای حضور افغانستانیها که عمدتا استانهای مرزی هستند، هیچگاه سیاست خاصی در قبال میزان پذیرش مهاجر نداشتهایم، مهاجران فراری از طالبان، سرخود و براساس شبکههای ارتباطاتی در استانهایی ساکن شدهاند که قبلا هم افغانستانیها حضور داشتند.
مدیر پژوهش انجمن دیاران همچنین بیان کرد: در حال حاضر جمعیت افغانستانیهای استان تهران نسبت به سال ۹۵ حدودا چهاربرابر شده است. این در حالی است که استان تهران مقصد اصلی مهاجرت ۱۶ استان مرزی ایران است؛ به نحوی که بین سالهای ۱۳۶۵ تا، ۱۳۹۵ سالانه به طور متوسط حدود ۱۹۰ هزار ایرانی از استانهای مرزی ایران به استان تهران مهاجرت کردهاند؛ یعنی ما در استان تهران هم شاهد مهاجرتهای مرزنشینان ایرانی هستیم و هم مهاجرت افغانستانیها؛ مسلما چنین وضعیتی بحرانزا است و حضور افراد با قومیتها، عقاید، سیلقهها و سبکهای زندگی متفاوت در استان تهران بهویژه در مناطق حاشیهای شهرهای بزرگ، میتواند تبعات اجتماعی خطرناکی به دنبال داشته باشد.
ایرانِ امروز، دیگر ظرفیت پذیرش مهاجر جدید را ندارد
حقیقتطلب همچنین در پاسخ به این سوال که «حد مشخص» یا به عبارت دیگر، «حداکثر ظرفیت مهاجرپذیری» حال حاضر ایران، چقدر است، توضیح داد: عموما درباره تعداد بهینه حضور مهاجران، شاخصه اصلی تعیینکننده، وضعیت اقتصادی و مشاغل خالی موجود در یک کشور است. در کشورهای حوزه خلیج فارس که هم صنایع نفتی دارند و هم صنایع گردشگری، این رقم در کشورهایی مثل امارات و قطر به حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد جمعیت این کشورها میرسد. در ایران اما شرایط اقتصادی اصلا جالب نیست. اقتصاد ایران پویا نیست و در نتیجه، ظرفیت پذیرش مهاجر کشورمان نیز پایین آمده است و ایران در سهلانگارانهترین حالت، حداکثر توان پذیرش مهاجر به اندازه ۲ درصد جمعیت ایرانیان را دارد؛ بنابراین به جرات میتوان گفت که ایرانِ امروز، دیگر ظرفیت پذیرش مهاجر جدید را ندارد.
این کارشناس حوزه مهاجران همچنین یادآور شد: شاید اگر فشار طالبان و وضعیت اقتصادی بدتر افغانستانِ پس از طالبان نبود، به صورت طبیعی بسیاری از مهاجران کاری افغانستانی به صورت داوطلبانه و خود به خود از بازار کار ایران خارج میشدند، چون ارزش پول ایران در مقابل ارزش پول افغانستان پایین آمده است و کار در ایران برای بسیاری از افغانستانیها عملا سودآور نیست. اما در مورد مهاجران نسل دوم و سوم و چهارم افغانستانی حاضر در ایران، شرایط افغانستان اصلا مطرح نیست. آنها در ایران به دنیا آمدهاند و هیچگاه از کشورمان خارج نشدهاند و بسیاری از آنها، در هر شرایطی که ایران یا افغانستان داشته باشد، تا پایان عمر در داخل کشورمان باقی خواهند ماند.
ورود افغانستانیهای تازهوارد برای مهاجران قدیمی هم آزاردهنده است
حقیقتطلب در پاسخ به این پرسش که چه ابرازهایی برای ساماندهی و کنترل حضور مهاجران افغانستانی پیش روی دولت آینده ایران قرار دارد نیز گفت: ابزارهای موجود در این زمینه برای دولت آینده ایران کم نیستند، از اتخاذ سیاست خارجی مناسب در قبال طالبان گرفته تا صادرات خدمات مهندسی و ساخت زیرساختهای شهری و اشتغالزایی در افغانستان به همراه تشدید کنترل مرزها توسط نیروهای نظامی و انتظامی، کمک گرفتن از مرزنشینان ایرانی، توانمندسازی زنان و دختران افغانستانی، ایجاد سیستم یکپارچه مدیریت مهاجران در داخل کشور و از بین بردن تعارض منافع شدید حاکم بر مساله مدیریت مهاجران در ایران. همه اینها در کنار آمایش سرزمینی دقیق و بهروز، اخراج مهاجران بدون مدرک، اجرای قوانین تابعیت، بهروزرسانی و تصویب قوانین اقامت و مذاکره با کشورهای اروپایی و آمریکایی برای پذیرش بخشی از جمعیت مهاجران افغانستانی ساکن ایران، میتواند به کنترل حضور مهاجران در داخل کشورمان و رساندن جمعیت آنها به شرایط بهینه کمک کند.
مدیر پژوهش انجمن دیاران تصریح کرد: نباید فراموش کرد که پاشنه آشیل مدیریت امور مهاجران افغانستانی در ایران، موضوع تداوم بیرویه ورود آنها به داخل کشورمان است. متاسفانه وضعیت افغانستان طی دهههای اخیر به گونهای بوده است که شاهد جریان ورود بیوقفه افغانستانیها به داخل کشورمان بودهایم و این ورود غیرقانونی تبدیل به یک نوع عادت شده است. این مساله نشان میدهد که کنترل مرزها و مدیریت نحوه ورود مهاجران به داخل ایران بسیار اهمیت دارد.
وی همچنین تاکید کرد: برای بسیاری از مهاجران افغانستانی نسل دوم و سوم و چهارم که در جامعه ایران ادغام فرهنگی - اجتماعی داشتهاند، ورود مهاجران تازهوارد به شکل غیرقانونی و فزاینده، حتی نسبت به بسیاری از ایرانیان، بسیار آزاردهندهتر است؛ زیرا با این ورودهای بیرویه، وضعیت زیست آنان نیز بد میشود. به همین دلیل، بخش زیادی از مهاجران قدیمی و افغانستانیهایی که در ایران به دنیا آمدهاند، دل خوشی از افزایش شدید تعداد هموطنان خود در کشورمان ندارند؛ از همین رو، به دولت آینده توصیه میشود که در قبال مهاجران نسل دوم و سوم و چهارم بخصوص مهاجرانی که دارای مدارک اقامتی معتبر در ایران هستند، سیاست متفاوتی را نسبت به مهاجران افغانستانی تازهوارد اتخاذ کند.
بهبود وضعیت معیشتی مرزنشینان، پیشنیاز کشیدن دیوار مرزی در شرق کشور
حقیقتطلب با بیان این که کشیدن دیوار در مرزهای شرقی ایران میتواند راهکار مناسبی باشد، به شرط آن که مرزنشینان ایرانی هم با چنین نگاهی همسو باشند، عنوان کرد: ورود غیرقانونی بسیاری از اتباع با کمک شبکه قاچاق ایرانیان اتفاق میافتد؛ یعنی شبکههای قاچاق مهاجر موسوم به افغانیکشی در مرزهای شرقی کشورمان حضور دارند که بخش زیادی از اعضای آنها را خود ایرانیان تشکیل میدهند، یعنی بسیاریشان هموطنان مرزنشین ما هستند که به دلیل نداشتن شغل مناسب، به این کار روی آوردهاند؛ بنابراین تا وقتی که مرزنشینان ما وضعیت معیشتی خوبی نداشته باشند و خودشان را جداافتاده ببینید، ساخت دیوار مرزی بهتنهایی فایدهای ندارند و بهتر است که دولت آینده پیش از شروع به انجام این کار، راهکارهایی را اتخاذ کند که وضعیت معیشتی مرزنشینان در کوتاهمدت تا حدودی بهتر شود و آنها احساس کنند که در بلندمدت، آینده نسبتا روشنی را پیش روی خود دارند.
این کارشناس حوزه مهاجران با تاکید بر این که مساله حضور مهاجران افغانستانی در ایران بسیار پیچیدهتر از چیزی است که بازنمایی میشود، خاطرنشان کرد: رئیسجمهور جدید کشورمان علاوه بر اقداماتی که باید برای کنترل جمعیت اتباع افغانستانی ساکن ایران اجرا کند، باید برای توسعه افغانستان نیز برنامه ویژهای داشته باشد. افغانستان در یک دهه گذشته یکی از اصلیترین شرکای تجارت خارجی ایران بوده است، به نحوی که میزان صادرات ایران به افغانستان از مجموعه کشورهای اتحادیه اروپا بیشتر بوده و صادرات محصولات مختلف به این کشور، همواره برای ما ارزآورزی بالایی داشته است. ولی صادرات ما به افغانستان باید از کالا به سمت خدمات مهندسی و ساخت کارخانجات و زیرساختها گسترش پیدا کند. راهحل درازمدت کاهش مهاجرت از افغانستان به ایران، توسعه اقتصادی کشور همسایه است و بنابراین پیشرفت افغانستان باید برای دولت آینده ما از اهمیتی حیاتی برخوردار باشد.
وی همچنین یادآور شد: دولت ایران همچنین باید در سطح جامعه افغانستان هم بر تامین حق تحصیل دختران و زنان افغانستانی پافشاری کند. بیسواد ماندن دختران و زنان افغانستانی در میانمدت و بلندمدت، باعث رشد افکار بنیادین و کمسوادی نسلهای بعدی افغانستانیها و عدم توسعه نیروی انسانی در این کشور میشود که دودش مسلما به چشم ما هم خواهد رفت. هم جامعه ایران و هم دولت ایران باید برای احقاق حقوق زنان و دختران افغانستانی مطالبهگری بیشتری داشته باشد. پافشاری جمهوری اسلامی روی این موضوع باید به حدی باشد که حتی در داخل ایران هم آن دسته از مهاجرانی که به دختران خود اجازه تحصیل نمیدهند، اخراج شوند.
تعارض منافع شدید بین دستگاههای مختلف کشور در مدیریت امور مهاجران
حقیقتطلب در بخش پایانی صحبتهای خود با بیان این که متاسفانه در ایران در موضوع مدیریت امور مهاجران شاهد تعارض منافع شدیدی بین دستگاههای گوناگون امنیتی، انتظامی و اجرایی کشورمان هستیم، اظهار داشت: این تعارض منافع به قدری است که به عنوان مثال، لایحه تشکیل سازمان ملی مهاجرت در اواسط دولت دوم روحانی به مجلس فرستاده شد و در دوره ریاست جمهوری رئیسی که دولت و مجلس همسو بودند نیز این لایحه به تصویب نرسید و در حال حاضر سازمان ملی مهاجرت ایران بدون اساسنامه است! بنابراین رئیسجمهور بعدی کشورمان باید توجهی ویژه برای رفع این تعارض منافع داشته باشد تا امور مربوط به مهاجران در داخل با تشتت سیاستها مواجه نشود.
وی در پایان تصریح کرد: در حال حاضر یک تبعه مجاز غیرایرانی ساکن ایران حدود ۲۰ نوع کد شناسایی دارد که هرکدام از آنها را یک دستگاه مختلف صادر کرده است. در دولت قبل تلاشهایی برای تبدیل شدن این کدها به یک کد شناسایی واحد صورت گرفت، اما بازهم به دلیل تعارض منافع، این کار به صورت کامل اجرایی نشد. تعیین تکلیف مهاجران نسل دوم و سوم و چهارم، جلوگیری از ورود مهاجران غیرقانونی، ایجاد ساز و کار رسمی شدن نیروهای کار مهاجر و برهم زدن تعادل شوم حال حاضر مبنی بر بهینه بودن غیرقانونی بودن مهاجرت، از جمله اقداماتی است که دولت آینده در مراحل بعدی باید برای ساماندهی وضعیت مهاجران افغانستانی در دست پیگیری قرار دهد.