بهرهکشی از طبیعت به نام حفاظت مشارکتی
لیلا مرگن، فعال محیطزیست معتقد است که سازمان حفاظت محیطزیست در حالی به دنبال راه اندازی طرح های اقتصاد مشارکتی در زیستگاه های کشور با پیشنهاد در لایحه بودجه 1404 است که تاکنون نتوانسته عملکرد تخصصی و اجرایی مناسبی در حوزه حفاظت از محیط های طبیعی و حیات وحش داشته باشد. او می گوید: هر زمان از حفاظت مشارکتی در رابطه با محیط های طبیعی و حیات وحش نام برده می شود، منظور همان بهره کشی از طبیعت است.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ لیلا مرگن، فعال محیطزیست معتقد است که سازمان حفاظت محیطزیست در حالی به دنبال راه اندازی طرح های اقتصاد مشارکتی در زیستگاه های کشور با پیشنهاد در لایحه بودجه 1404 است که تاکنون نتوانسته عملکرد تخصصی و اجرایی مناسبی در حوزه حفاظت از محیط های طبیعی و حیات وحش داشته باشد. او می گوید: هر زمان از حفاظت مشارکتی در رابطه با محیط های طبیعی و حیات وحش نام برده می شود، منظور همان بهره کشی از طبیعت است.
این فعال محیط زیست به دیده بان ایران میگوید: مهمترین پروژهای که در رابطه با حفاظت از گونههای در معرض خطر انقراض داشتیم پروژه یوزپلنگ آسیایی بود که با آزمون و خطا انجام شد و الان وضعیت جمعیت یوزپلنگ را میبینیم که چگونه است (یعنی نزدیک به انقراض کامل). به طور مثال در مورد درنای سیبری، سازمان حفاظت محیط زیست اقدامات زیادی در دوره اول خانم ابتکار انجام داد؛ ولی این پروژه نه تنها به نتیجه نرسید، بلکه حتی کسانی که از جامعه محلی در پروژه آموزش دیده بودند و قرار بود برای حفاظت از این گونه مشارکت داشته باشند، الان دام گذار هستند و دامگاه دارند؛ یعنی اقداماتی که آن زمان انجام شد در نهایت حتی منجر به یک رفتار پایدار در جامعه محلی نشد که اگر این طور شده بود، میتوانستیم وضعیت بهتری داشته باشیم.
او با نقد جدی به عملکرد سازمان حفاظت محیط زیست در رابطه با صدور پروانه های شکار و موضوع حفاظت مشارکتی به تعبیر این سازمان، اضافه میکند: هرزمانی که منابع طبیعی و محیط زیست اسم حفاظت مشارکتی را آوردند، یعنی قرار است بهرهکشی جدیدی از طبیعت انجام شود و از کیسه طبیعت خرج کنند. اصلا با این موضوع شوخی نداریم و این مساله در مورد دو سازمان یعنی منابع طبیعی و حفاظت محیط زیست مفهوم دارد و صادق است که البته اوضاع محیط زیست خیلی بدتر است.
در همین رابطه این فعال محیط زیست اضافه کرد که سازمان حفاظت محیط زیست پهنهای از سرزمین را به عنوان مناطق حفاظت شدهاش زیر پر و بال گرفته و نه تنها هیچ اقدام خاص مدیریتی انجام نمی دهد، بلکه میخواهد حفاظت مشارکتی با تعبیر خودش را در عرصههایی که مربوط به منابع طبیعی است انجام بدهد؛ یعنی به عبارتی می خواهد دایره تسلطاش بر شکار حیات وحش را در عرصههایی که مدیریت آن با خودش نیست نیز توسعه بدهد. این چه حفاظت مشارکتی است؟
مرگن ادامه میدهد: با بخشی از نظر برخی موافقم که می گفتند اگر بخواهیم خیلی چکشی عمل کنیم اثر معکوس میگذارد و جامعه محلی شکارش را میکند و غیره؛ ولی اگر قرار است اقدامات مشارکتی انجام بدهند، چرا به مناطق حفاظت شده خودشان بسنده نمی کنند و در تلاش برای توسعه دایره مدیریتشان هستند؟ نمیتوانیم از صدور پروانه شکار چهارپا و پرنده در شرایطی که تغییر اقلیم به شدت برای مسائلی که برای ما کاملا ملموس است، مشکل ایجاد میکند دفاع کنیم و البته که قابل دفاع نیست.
به طور مثال، سازمان حفاظت محیط زیست مدعی این است که از جنگل ها که تحت مدیریت منابع طبیعی است نباید بهره برداری شود که درست است و موافقم و من هم کاملا طرفدار طرح تنفس بوده و هستم؛ چون معتقدم جنگل توان برداشت ندارد؛ اما این تناقض وجود دارد که سازمان حفاظت محیط زیست معتقد است که در مورد حیات وحش که به دنبال تخریب و دست اندازی به زیستگاه ها، وضعیتش به مراتب بد تر از جنگل است، می تواند پروانه شکار دریافت کند!
او در مورد نقش استانها در این خصوص اضافه کرد: استان هابه این دلیل که بیشتر تحت تاثیر منافع استانیشان هستند در رابطه با پروانه های شکار ملی فکر نمیکنند، و این محلی فکر کردنشان به کل کشور آسیب میزند. به طور مثال در یک سری لکههای خاص در کشور در شمال و جنوب جمعیت پرنده مهاجر داریم. وقتی در شمال مجوز شکار پرنده میدهند تعداد زیادی از آنها صرفنظر از اینکه در کدام استان هستند، از بین میرود.
مرگن در ارتباط با اینکه دولت برای بودجه 1404 طرح های اقتصاد مشارکتی را برای زیستگاه های کشور پیشنهاد داده است گفت: هیچ کدام از موارد حفاظت مشارکتی سازمان حفاظت محیط زیست در اکوسیستم های طبیعی موفق عمل نکرده است و این موضوع نیز در حقیقت همان موضوع حفاظت مشارکتی به تعبیر سازمان حفاظت محیط زیست است که تبدیل به الزام قانونی می شود!
کارشناسان محیط زیست و فعالان حوزه حیات وحش تا کنون بارها به اقدامات و رویه های یکسان سازمان حفاظت محیط زیست در حوزه محیط طبیعی و حیات وحش در دولت های مختلف که تنها از عناوین متفاوت و منحرف کننده ای برای آنها استفاده می شود، هشدار داده اند. موضوعی که مورد توجه مسئولان امر و نهادهای نظارتی قرار نمی گیرد.