یادداشت انتقادی دکتر محمد عارف، رئیس کانون نمایشنامه نویسان و مترجمان خانۀ تئاتر دربارۀ انحلال «مرکز اسناد فرهنگی آسیا»
پس از انتشار خبر انحلال مرکز اسناد فرهنگی آسیا با نیم قرن سابقه به عنوان یک مرکز بینالمللی که فعالیتهای گستردهای در حوزههای گوناگون فرهنگی داشته و طی چند سال گذشته با شعار صلح پایدار و جهان عاری از خشونت، در معرفی فرهنگ و هنر ایران نقش اساسی داشت، موجی از ناخرسندی ز این تصمیم نابخردانه در رسانههای داخلی و خارجی منتشر شد.
به گزارش دیده بان ایران؛ پس از انتشار خبر انحلال مرکز اسناد فرهنگی آسیا با نیم قرن سابقه به عنوان یک مرکز بینالمللی که فعالیتهای گستردهای در حوزههای گوناگون فرهنگی داشته و طی چند سال گذشته با شعار صلح پایدار و جهان عاری از خشونت، در معرفی فرهنگ و هنر ایران نقش اساسی داشت، موجی از ناخرسندی ز این تصمیم نابخردانه در رسانههای داخلی و خارجی منتشر شد.
اکنون دکتر محمد عارف، رییس کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان خانه تئاتر ایران به عملکرد و نقش برجسته مرکز اسناد فرهنگی آسیا در عرصه فرهنگ و هنر پرداخته و نسبت به از دست دادن این امتیاز بین المللی به سیاستگذاران علمی و فرهنگی هشدار داده است.
«دربارۀ انحلال مرکز اسناد فرهنگی آسیا»
به نام خداوند علم و هنر
محمد عارف
دانشیار انسان شناسی هنر و رئیس کانون نمایشنامه نویسان و مترجمان خانۀ تئاتر ایران
انتشار خبر انحلال مرکز اسناد فرهنگی آسیا در خبرگزاری ایلنا و بازنشر آن در رسانه های داخلی و خارجی، اشک حسرت را بر چشمان هر ایرانی علاقمند به فرهنگ و هنر ایران می نشاند. در مادۀ1 اساسنامۀ (بنیادنامه) این مرکز آمده است: «به منظور شناساندن میراث فرهنگی ملل آسیا به یکدیگر و به جهانیان در ارتباط با سازمان آموزشی علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) در جهت گردآوری و طبقه بندی و انتشار اطلاعات مربوط به کلیۀ اسناد و مدارک فرهنگی و تشویق و کمک به پژوهش ها و بررسی های فرهنگی و هنری ملل آسیایی و همچنین گسترش تفاهم علمی و فرهنگی بین این ملل، مرکزی به نام اسناد فرهنگی آسیا که مترادف انگلیسی آن عبارت است از:
Asian Cultural Documentation Center for Unesco, Tehran
که اسم مخفف آن ACDCU است در تهران تأسیس می گردد.»[1]
«اندیشۀ ایجاد مرکز اسناد فرهنگی آسیا به سال های آغازین 1350 بازمی گردد. در کنفرانس بین المللی ملت های آسیایی که در زمینۀ سیاست های فرهنگی در سال1973 در جاکارتای اندونزی برگزار شد، این اندیشه به منصۀ ظهور رسید. از آنجاکه ایران قصد داشت در این عرصه پیشگام باشد، چندی بعد به استناد قانون تأسیس شورای عالی فرهنگ وهنر، مصوب دی ماه 1355، راه اندازی مرکز اسناد فرهنگی آسیا را در دستور کار قرار داد. یک سال بعد مرکز اسناد فرهنگی آسیا فعالیت خود را به عنوان یک مرکز بین المللی دولتی غیر انتفاعی با اعتبارات مستقل و براساس برنامۀ کار تنظیمی جلسۀ مورخ چهارم تیرماه 1356 که به تصویب هیئت امنا رسیده بود، آغاز نمود و بودجۀ آن نیز به صورت کمک مالی از طرف وزارت فرهنگ و هنر تأمین گردید. همچنین برای استمرار فعالیت این نهاد، ساختار اداری و پژوهشی گسترده ای مصوب شده بود تا شأن و جایگاه آن به عنوان یک نهاد بین المللی حفظ شود[...] نکتۀ قابل توجه این است که در هیأت امنا و نیز گردانندگان این مرکز برخلاف بسیاری دیگر از نهادهای فرهنگی دهۀ 1340 و 1350 هیچ یک از شخصیت های سیاسی حضور نداشتند و مقرر بود که با ترکیب علمی، فعالیت کنند. مرکز اسناد فرهنگی آسیا قرار بود به امور زیر اهتمام ورزد: ایجاد تعامل علمی با کلیۀ افراد و یا مؤسسه هایی که به نحوی در زمینۀ فرهنگ آسیا فعالیت دارند؛ پژوهش، بررسی و مطالعه دربارۀ اسناد و جلوه های فرهنگ ملل آسیایی و کمک به انتشار آثار ارزشمند دانشمندان در این زمینه؛ ترتیب دادن سخنرانی ها، سمینارها، کنگره ها و نمایشگاه ها در زمینۀ فرهنگ آسیا؛ کمک به تربیت پژوهشگران در همۀ زمینه های تعریف شده؛ انتشار کتاب شناسی ویژه در همۀ زمینه های فرهنگی آسیا و[...]».[2]
براساس همین برنامۀ راهبردی، آثار ارزشمندی مانند کتابشناسی سینما و تئاتر ایران؛ خیمه شب بازی؛ هنرهای نمایشی سنتی در ژاپن، کره و فیلیپین؛ نمایش های سنتی آسیای جنوب شرقی؛ تئاتر سنتی هند؛ و... در رابطه با سینما و تئاتر آسیا برای نخستین بار در ایران- مرکز اسناد فرهنگی آسیا منتشر می شود. چهره های برجسته ای که سال ها هنر ایران و آسیا با نام آن ها می درخشد، با مرکز اسناد فرهنگی آسیا همکاری می کنند. چهره هایی مانند یوسف صدیق، استاد برجستۀ تئاتر عروسکی؛ فرهاد ورهرام، عکاس و مستند ساز برجستۀ ایرانی؛ زنده یاد، مرتضی ممیز، پدر هنر گرافیک معاصر ایران، نمونه ای از این افراد شاخص هستند که فرهنگ و هنر آسیا، سال ها وام دار هنر ایشان است.
در سال های گذشته نیز که دور و نزدیک با مرکز اسناد فرهنگی آسیا همکاری داشته یا اخبارش را پیگیری می کنم، از نقش برجستۀ این مرکز براساس برنامۀ مصوب یونسکو در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی چیزی کاسته نشده است. برگزاری نشست های علمی «زیبایی شناسی هنر آئینی» با حضور استاد دکتر قطب الدین صادقی؛ «خیالی نگاری در نقاشی قهوه خانه ای» با حضور استاد دکتر اردشیر صالح پور؛ «آسیب شناسی ربع قرن جشنوارۀ بین المللی تئاتر کودک و نوجوان» با حضور استاد بهرام دوست قرین، برندۀ جایزه یونیسف، استاد منصور خلج و...؛ «نمایشنامه خوانی و نقد ادبیات نمایشی دفاع مقدس» با حضور دکتر محمد حنیف، علیرضا حنیفی، محسن سلیمانی فارسانی و دکتر محمد نجاری؛ «نقد و بررسی نمایشنامۀ بانوگشسب نامه» با حضور چهرۀ برجستۀ سینما و تئاتر ایران، استاد علی نصیریان، و استاد احمد محیط طباطبائی، دکتر اردشیر صالح پور، دکتر روح انگیز کراچی، بانو مریم معترف، دکتر محمد نجاری؛ «پخش نمایش و نقد فیلم مستند خلیج فارس»؛ «بازتاب صلح در نقش قالی های افغانستان» و مانند آن؛ و نیز برگزاری کارگاه های آموزشی کارگردانی تئاتر مستند، کارگردانی سینمای مستند مردم شناختی، جنبه های نمایشی زن در شاهنامه، و... گوشه هایی از این فعالیت های ارزشمند فرهنگی و هنری در حوزۀ سینما و تئاتر در مرکز اسناد فرهنگی آسیا است.
علاوه بر این ها، چگونه می توان از نقش برجستۀ مرکز اسناد فرهنگی آسیا در حفظ و نگاهبانی از سنت ها و آئین های ایرانی، و برگزاری همایش های سالیانۀ نوروز، یلدا، چهارشنبه سوری با حضور برجسته ترین چهره های داخلی و خارجی، چشم پوشید؟!
در روزگاری که جهان مدرن به دنبال کشف و بازنمایی تاریخ، تمدن و فرهنگ خود است، برنامۀ ده سالۀ صلح و جهان عاری از خشونت و افراطی گری در مرکز اسناد فرهنگی آسیا، گام بلندی بود که توانست ایران را پیشتاز صلح و ثبات از آسیا تا جهان غرب بنمایاند و بیرق آن در دست دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی با چاپ و نشر آثاری ارزنده با حضور علمای شیعه و سنی، در اهتزاز بود.
در همین راستا نمی توان از نشست های پرشور مولوی شناسی و نظامی خوانی و سند پژوهی که با رویکردی کاربردی، علوم انسانی را به میان تودۀ مردم برده بود گذر کرد. آیا تصویری از این نشست ها دیده نشده که خانۀ برگزارکنندگان آن نادیده گرفته و تعطیل شده است؟!
در همین روزگار تراژیک کرونا، که احساس ناامیدی بر جهان مردم و هنر جهان سایه افکنده، مرکز اسناد فرهنگی آسیا تهدیدها را به فرصت ها تبدیل کرده، با برگزاری نشست های مجازی، مرزهای آسیا را برداشته، درد مشترک را با زبان مشترک فرهنگ و هنر التیام بخشیده و با تمام وجود، فضاهایی آرام بخش برای روح و روان مردم ایران، آسیا و جهان رقم زده است. برگزاری نشست های «بازتاب کرونا در نغمهها و ترانههای آسیا» با حضور دکتر ابراهیم خدایار و دکتر مریم سادات فیاضی؛ «بازتاب کرونا در فرهنگ و هنر بنگلادش» با حضور دکتر محمد ممیت الرشید و دکتر محمد کمال الدین (از کشور بنگلادش)، و همایش «وظایف فردی و اجتماعی مسلمانان در مواجهه با بیماری کرونا» با حضور علمای شیعه و سنی جهان اسلام از کشورهای عراق، میانمار، اوگاندا، هندوستان، افغانستان، ایران و...، نمونه ای از این فعالیت های بشردوستانه است.
همکاری های مرکز اسناد فرهنگی آسیا با نهادهای مرتبط مانند کمیسیون ملی یونسکو، پژوهشگاه میراث فرهنگی، کمیتۀ ملی موزه های ایران، موزۀ فرش، تئاتر شهر و مرکز هنرهای نمایشی و... جلوه ای از پیوندهای سازمانی و اتحاد اندیشگانی فرهنگ و هنر این سرزمین است. فهرست این فعالیت های مشترک در تارنمای مرکز اسناد فرهنگی آسیا (تا این لحظه!) قابل مشاهده است.
متأخرترین اقدامی که از سوی مرکز اسناد فرهنگی آسیا صورت گرفت و می تواند سالیان سال محل مراجعۀ پژوهشگران باشد، انتشار «نشریۀ مطالعات فرهنگ و هنر آسیا» است که پیوندهای هنری میان کشورهای آسیایی را به خوبی معرفی و نقد می کند.
بنابراین امتیاز مرکز اسناد فرهنگی آسیا، مانند خلیج همیشه فارس و شاهنامۀ فردوسی، حق مسلم هر ایرانی است و نادیده گرفتن این حق یا انحلال آن، پشت کردن به امانت ملی ایران به شمار می آید. امید است که در این تصمیم بی اساس، بازنگری شود و نسبت به بازگرداندن نام، شخصیت حقوقی و استقلال مرکز اسناد فرهنگی آسیا به ایران متمدن، اقدام عاجل به عمل آید.
دریغ است ایران که ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود
[1]. نک. اسنادی از مرکز اسناد فرهنگی آسیا، علیرضا ملایی توانی و همکاران، 1394، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، پیوستها، 202.
[2] . همان، 3-4.
با درود فراوان. کاش می دانستم چه توجیهی برای این براندازی وجود دارد. مرکزی که جز در مسیر رسالت خود گامی بر نمی داشت چرا؟!