مهدی پازوکی: بنیاد شهید و بنیاد مستضعفان، نباید تبدیل به دکان شوند/ بنیادها با پول مردم در حال ساخت "مال" در شمال تهران هستند/ بزرگترین خطر برای حاکمیت، بی توجهی به طبقه فرودست جامعه است/ بودجه ۱۴۰۱ بالاترین میزان وابستگی به در آمدهای نفتی در تاریخ دارد
مهدی پازوکی استاد اقتصاد در گفت و گو با دیده بان ایران: دولت سیزدهم گفته است که در سال 1401 نرخ رشد به هشت درصد میرسد مگر میشود از طریق بودجه به این نرخ رشد رسید؟ بودجه یکی از متغیرهای اقتصادی است. ما باید فضای کسب و کار را برای فعالیتهای خصوصی مهیا کنیم. الان پول صندوق بازنشستگی لشکری را دولت تامین میکند! از طرفی دیگر وزارت دفاع دهها شرکت های وابسته دارد که این یعنی باز کردن دکان برای عدهای خاص! من معتقد هستم اگر این شرکتها را بفروشند و پولش را در همان بانک سپه که وابسته به نیروهای مسلح است، بگذارند و سودش را بگیرند بیشتر به نفع اقتصاد کشور است. اصلا اینها اجازه نمیدهند که بخش خصوصی وارد بازار اقتصاد کشور شود. الان بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید در حال بساز و بفروش هستند! بنیاد مستضعفان و کمیته امداد که قرار بود یک نهاد یا یک NGO باشد و قرار بود به مردم کمک کند و همه پولش را هم از دولت میگیر
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ کلیات لایحه جنجالی بودجه 1401 دولت ابراهیم رئیسی در مجلس انقلابی با وجود همه ایرادات و انتقادات رای آورد. این رای آوردن البته بدون مخالف نبوده است و تعداد زیادی از نمایندگان مجلس با تاکید بر ایرادات وارده به این لایحه، اذعان داشتند که این نوع بودجهدهی نه تنها باعث رشد هشت درصدی نخواهد شد بلکه کشور و مخصوصا معیشت مردم با مشکل جدیای روبهرو خواهد کرد.
در همین رابطه سایت دیده بان ایران با مهدی پازوکی، تحلیلگر مسائل اقتصادی کشور؛ به گفت و گو پرداخته است. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
سیاست تقابل با دنیا باب میل تندرویان جمهوری اسلامی است
*آقای پازوکی! کلیات لایحه بودجه دولت ابراهیم رئیسی با وجود همه ایرادات و انتقاداتی که به آن وارد بود، در مجلس یازدهم رای آورد. تحلیل شما از این قضیه چیست؟
خیلی طبیعی بود که کلیات بودجه رای میآورد، معمولا حتی اگر رای هم نمیآورد، باتوجه به اصلاحات سال گذشته، دولت یکسری اصلاحات بسیار جزءای در آن صورت داد و مجدد لایحه را به مجلس فرستاد. در شرایط فعلی اقتصاد ایران، به اعتقاد بنده اقتصاد ما نیاز به تصمیمات منطقی در چارچوب منافع ملی ملت ایران است. ما اگر مشکلات اقتصاد ایران را 100 در نظر بگیریم، 20 درصد آن به تحریمها و سیاست خارجی ما برمیگردد اما 80 درصد آن به مدیریت داخلی و نظام تصمیمگیری کلان اقتصادی کشور برمیگردد. به اعتقاد بنده، ایران بهجای سیاست تقابل که این روش البته باب میل تندرویان حاکمیت است، باید سیاست تعامل با دنیا را در پیش بگیرد، این به نفع اقتصاد و ملت ایران است.
در خصوص بودجه ما باید منتظر بمانیم تا ببینیم در جزئیات آیا اصلاحی صورت میگیرد یا خیر. یکی از ایراداتی که لایحه بودجه 1401 به وضوح دیده میشود، وابستگی شدید اقتصاد ایران به فروش نفت است. این وابستگی بسیار شدتش از لایحه بودجه سالهای گذشته بیشتر است که این قضیه جای نگرانی دارد. دیگر ایرادی که وارد است این است که اقتصاد ایران کاملا به اقتصاد دولتی تبدیل شده است. در واقع واگذاری شرکت های دولتی به شدت کاهش پیدا کرده است و از سویی دیگر شاهد پدیده گسترش شرکت های دولتی هستیم. متاسفانه برخی شرکت ها هم که واگذار شدند، به جای اینکه ایرادات آن را بگیریم، آنها دوباره دولتی کردیم و حتی در همین یکسال اخیر، مجلس انقلابی، سازمان هواپیمایی کشوری را تبدیل به یک شرکت دولتی کرد! گویا شرکتی شدن سازمان ها تبدیل به دکانی برای افزایش حقوق عدهای شده است. از طرفی دیگر در زمینه مالیاتها این قضیه تحقق پذیر است و حتی ظرفیت بیشتری دارد. ما در اقتصاد ایران هم فرار مالیاتی داریم و هم معافیت مالیاتی. بنده امیدوارم مجلس تمامی معافیتهای مالیاتی را حذف کند تا بودجه جاری کشوری از محل مالیاتها تامین شود.
برخی از نیروهای مسلح خانه سوم و چهارمشان را از سازمانهای تعاونی تحویل گرفتهاند!/ تعاونی به دکان سوءاستفادهگران تبدیل شده است
*آقای پازوکی! روز گذشته برخی از نمایندگان مخالف تصویب کلیات بودجه 1401 بودند که کاظم دلخوش اباتری یکی از این دست نمایندگان بود، ایشان طی اظهاراتی بیان کردند که حذف ارز ترجیحی فقط برای 23 قلم کالا نیست بلکه شامل 700 الی 800 قلم کالا میشود! از طرفی دیگر بسیاری از اتحادیههای اقلام اساسی خبر از رشد ساعتی اقلام خوراکی میدهند، به نظر شما این حذف و شوکی که قرار است به اقتاصد کشور وارد شود تا چه اندازه میتواند به افزایش قیمتها و تحت فشار قرار گرفتن مردم منجر شود؟
بنده با هرگونه دو نرخی شدن در اقتصاد مخالف هستم چون دو نرخی شدن باعث ایجاد زمینههای فساد خواهد شد. الان سالهاست بسیاری از دامداران نهادههای دامی را با ارز آزاد خریداری میکنند و ارز ترجیحی به آنها تعلق نگرفته است! این ارز ترجیحی به نفع کسانی است که به آن دسترسی دارند. یعنی اگر به شما یک میلیون دلار ارز 4200 تومانی بدهند و آن را در بازار بفروشید یک شبه شما میلیارد خواهید شد! بنابراین ما باید سعی کنیم سلامت اقتصادی را به اقتصاد ایران برگردانیم. یکی از آرمان های جمهوری اسلامی، عدالت اجتماعی و اقتصادی بوده و این امر اتفاق نیفتاده است، چرا؟ چون همین دولت فعلی که در شعار مخالف رانت است، در عمل خیلی هم موافق رانت است. در حال حاضر ما به 77 میلیون نفر از جمعیت 83 میلیون نفری کشور، یارانه نقدی میدهیم! در حالیکه گزارش خود سازمان برنامه و بودجه نشان میدهد که ابعاد فقر این چنین نیست. دولت قطعا باید به سه دهک پایین جامعه یارانه دهد و این رقم هم قطعا باید چندین برابر رقم فعلی باشد اما باید یارانه بخشی از جامعه که واقعا نیازی به آن ندارند، حذف شود.
در ایران هیچوقت یارانه هدفمند نشده بلکه ما از زمان احمدینژاد در حال پخش کردن پول هستیم و بهقول خود ایشان این پول امام زمان است! بنده طرفدار طراحی سیستم اقتصادی هستم یعنی ما اگر از علم مغرب زمین استفاده کنیم با استفاده از تکنولوژی اطلاعات قطعا موفق خواهیم شد. الان 13 میلیون از افراد کشور که تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد هستند مشخص است و بقیه افرادی هم که نیازمند هستند باید بروند در این سازمانها ثبتنام کنند و راستی آزماییهت صورت بگیرد و به این افراد یارانه و کمک داده شود نه به یک تاجر یا یک پزشک با حقوقهای نجومی! اما متاسفانه این اتفاق نیتفاده و آقایان این کار را نمیکنند. در این مملکت تعاونی که هدف آن عدالت اجتماعی بوده، در جمهوری اسلامی تعاونی دکانی برای سوءاستفاده است! شما الان به تعاونیهای مسکن بروید، همه برای اینکه مالیات ندهند از امکانات دولتی چندین بار استفاده میکنند! من خودم از میشناسم کسانی را که جزء قشر نظامی حاکمیت هستند و خانه سوم و چهارمشان را از تعاونیها تحویل گرفتهاند! تا حرف هم میزنیم میگویند که میخواهیم به عدالت اجتماعی کمک کنیم، این چه کمکی است؟!
دولت به نهادهایی بودجه داده است که در اصل نباید هیچ بودجهای به آنها اختصاص داده شود / اجازه نمیدهند که بخش خصوصی وارد بازار اقتصاد کشور شود
در بحث ارز هم ما باید اقتصاد را درست کنیم. در همین لایحه بودجه 1401 من برای شما دهها مورد میآورم که دولت به یک جاهایی پول و بودجه میدهد که در اصل نباید هیچ پولی به آنها داده شود! در مقابل به جاهایی که باید بودجه تعلق گیرد، بودجهای تعلق نمیگیرد! در ایران به لحاظ سرانه دانشگاه بالاترین رتبه را در دنیا داریم. آقایان در هر شهرستانی چندین دانشگاه دولتی ساختند! در شهر گرمسار 3 دانشگاه دولتی داریم، در شهر قم این رقم دانشگاه دولتی به عدد 7 رسیده است! نماینده مجلسی که برای دور بعد رای نمیآورد، میرود رئیس آن دانشگاه میشود! این یعنی یک دکان برای یک عده خاص! کارخانه مدرکسازی در کشور به راه افتاده است که هیچکس هم جلوی این رویه را نمیگیرد. بنابراین بنده معتقدم ما اگر تخصیص منابعمان براساس عقل و منطق باشد، قطعا موفق خواهیم شد. در همین بحث حذف ارز ترجیحی ما در وهله اول ابتدا باید اقتصادمان را سامان ببخشیم یعنی یک ثبات اقتصادی را ایجاد کنیم بدین شکل که قیمت ارزمان هر روز یک قیمتی نباشد! شما کشورهای دیگر را ببینید، ثبات ارزی را در عربستان یا همین امارت ببینید. من فکر میکنم که اقتصاد را با دستور نمیشود درست کرد چون اقتصاد فرمان و اما و اگر نمیشناسد؛ مشکلات اقتصادی با برخورد علمی و کارشناسی حل خواهد شد.
بنیاد شهید، بنیاد مستضعفان و کمیته امداد به جای کمک به مردم در حال بساز و به فروش هستند!
*بحث دیگری که مطرح است بحث ادعای دولت ابراهیم رئیسی برای رشد هشت درصدی برای سال 1401 است!
الان دولت سیزدهم گفته است که در سال 1401 نرخ رشد به هشت درصد میرسد مگر میشود از طریق بودجه به این نرخ رشد رسید؟ بودجه یکی از متغیرهای اقتصادی است. ما باید فضای کسب و کار را برای فعالیتهای خصوصی مهیا کنیم. الان پول صندوق بازنشستگی لشکری را دولت تامین میکند! از طرفی دیگر وزارت دفاع دهها شرکت های وابسته دارد که این یعنی باز کردن دکان برای عدهای خاص! من معتقد هستم اگر این شرکتها را بفروشند و پولش را در همان بانک سپه که وابسته به نیروهای مسلح است، بگذارند و سودش را بگیرند بیشتر به نفع اقتصاد کشور است. اصلا اینها اجازه نمیدهند که بخش خصوصی وارد بازار اقتصاد کشور شود. الان بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید در حال بساز و بفروش هستند! بنیاد مستضعفان و کمیته امداد که قرار بود یک نهاد یا یک NGO باشد و قرار بود به مردم کمک کند و همه پولش را هم از دولت میگیرد و تمام کمکی که به مردم میکند، در طول سال درآمد اختصاصی کمیته امداد از صندوق های صدقات حدود 200 میلیارد تومان است در حالیکه رقم بودجه این نهاد چندین هزار میلیارد است! به اعتقاد بنده بهزیستی، بنیاد شهید، بنیاد مستصعفان و کمیته امداد باید ادغام شوند و یک سازمان واحد را تشکیل دهند وگرنه بازار این دکانها برچیده نخواهد شد. شما الان نگاه کنید در هیچ کجای دنیا به یک نفر دو حقوق بازنشستگی نمیدهند اما ما در جمهوری اسلامی ایران این قضیه را به وفور میبینیم. همین قوانینی که اقایان میگذارند باعث گسترش طلاق سوری در میان خانوادهها برای گرفتن حقوق بازنشستگی پدر شده است! در گزارشی که اخیرا خواندهام، هشت هزار نفر عضو صندوق بازنشستگی نیروهای مسلح هستند!
بودجه دولت ابراهیم رئیسی کاملا به مذاکرات برجامی ربط دارد / اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، بودجه 1401 تامین نخواهد شد
این بودجه برخلاف آنچه که طراحان آن میگویند که ربطی به مذاکرات برجامی ندارد، کاملا به برجام ربط دارد. اگر مذاکرات وین به نتیجه نرسد، درآمد بودجه تامین نخواهد شد. وابستگی بودجه 1401 بالاترین وابستگی را در طول عمر چهل ساله جمهوری اسلامی به نفت را دارد. 381 هزار میلرادتومان این رقم بالاترین رقم در طول این چهل سال است! اگر مذاکرات به نتیجه نرسد این درآمد نفتی به هیچ وجه تحقق پیدا نخواهد کرد.
با رفتاری که نیروهای امنیتی با محققین و مردم دارد چگونه میشود انتظار داشت که ایرانیان خارج از کشور به ایران برگردند؟!
الان بنده یکی از محققین را میشناسم که هفته گذشته خواسته از کشور خارج شود، بدون آنکه هیچ مشکل سیاسی یا امنیتی داشته باشد، جلوی او را گرفتهاند! مگر با این نوع رفتاری که آقایان با این افراد و امثالهم دارند کسی دلش میخواهد به ایران بازگردد؟! من نمیدانم چه کسانی نمیگذارند این مملکت به ثبات و آرامش برسد؟! براساس آماری که بنده در اختیار دارم، ثروت ایرانیان خارج از شکور چیزی بین 400 تا 800 میلیارد دلار است که اگر فقط 10 درصد این سرمایه وارد اقتصاد کشور شود، مشکل بیکاری کشور قطع به یقین حل خواهد شد! البته به شرطیکه در فرودگاه کسی را دستگیر نکنند، به شرطیکه نهادهای امنیتی در خدمت توسعه کشور باشند نه سد راه! شما بهجای دستگیری این افراد، مفسدان را دستگیر و محاکمه کنید. ما در حال حاضر شاهد این قضیه هستیم که همان افرادی که فساد کردند، پولشان را به کشورهای اروپایی و آمریکایی بردهاند اما کسانیکه واقعا قصد کمک به توسعه کشور را دارند، دستگیر میکنند.
ایران بهشت دلالان و رانت خواران است / در جمهوری اسلامی طبقهای که تا دیروز خانهاش شوش و مولوی بود الان در فرمانیه چندین هزار متر به وسیله رانت خانه دارد!
ما در جمهوری اسلامی شاهد به وجود آمدن یک طبقه جدیدی هستیم به این صورت که این طبقه تا دیروز خانهاش شوش و مولوی بود اما الان در اثر رانت، در فرمانیه تهران خانه هزار میلیاردی دارد! مگر این خانهها با حقوق دولتی به دست میآید؟! جالب است این افراد نه ارثی گرفتهاند نه چیز دیگری فقط و فقط در اثر فساد و رانت توانستند به چنین ثروت و قدرتی برسند! ایران بهشت دلالان و رانتخواران است. مردم حق دارند بدانند که چرا فلان عنصری که در دولت یا نهاد بوده است، به چه شکل به یک ثروت نجومی رسیده است؟!
بنیاد شهید مگر کارش ساخت و ساز است که همه جا در حال به ساز و به فروش است؟! / در میرداماد تهران بنیاد شهید و بنیاد مستضعفان در حال ساخت مجتمعهای پی در پی با پول مردم هستند!
هر گونه انحصار باید از اقتصاد ایران از بین برده شود. بنیاد شهید کارش چیز دیگر است نه ساخت و ساز! الان شما یکسر به میرداماد تهران بزنید، بنیاد شهید و مستضعفان در حال ساخت و ساز مجتمعهای پی در پی هستند. ما در جمهوری اسلامی یک شرکت خصوصی بینالمللی نداریم! ما اگر از این عقلی که خدا به ما داده است استفاده کنیم قطعا ما هم میتوانیم از این تنگناهای اقتصادی خارج شویم.
بزرگترین خطر برای حاکمیت جمهوری اسلامی، بی توجهی به طبقه فرودست جامعه است
*اما هر آنچه که ما در این بودجه دولت ابراهیم رئیسی مشاهده میکنیم، افزایش غیرقابل قبول بودجه برخی از نهادها من جمله نهادهای فرهنگی هستیم که باتوجه به شرایط حال حاضر اقتصاد کشور واقعا این قضیه قابل قبول نیست و هیچکدام از مقامات هم پاسخگوی این حجم از افزایش بودجهدهی به این نهادها نیستند. از سویی دیگر افزایش حقوق کارمندان با تورم سال 1401 اصلا همخوانی ندارد، نظر شما در خصوص سال 1401 برای اقتصاد ایران چیست و به اعتقاد شما با ادامه این روند شاهد اعتراضات مردم در سال 1401 خواهیم بود؟
در حال حاضر فشار به مردم به اوج خودش رسیده است. در خصوص بودجهدهی به برخی از نهادها باید بگویم که الان همین شبکه الجزیره که یک شبکه خصوصی است نفوذش از صداوسیمای ما خیلی بیشتر است و با تنها 200 نفر اداره میشود! اما شما صداوسیما را ببینید بالای چندین هزار نفر از این سازمان حقوق میگیرند که اکثریت این افراد هم با رابطه و پارتیبازی وارد این سازمان شدهاند! بنابراین نکته خوبی را اشاره کردید همه این قضایا نشاندهنده رویکرد انحصارطلبی دولت سیزدهم است. اتفاقی دیگری که افتاده است این است که تحت عنوان جوانگرایی، مدیران ارشدی که نمیتوانند یک مدرسه را مدیریت کنند، رئیس هیئت مدیره یک شرکت بزرگ کردهاند! شما نگاه کنید، خبرنگار تبدیل به مدیر روابط عمومی شده است! این یک اشکال بزرگ است. به نظر بنده اگر حکومت جمهوری اسلامی به تهیدستان توجه نکند و ابعاد فقر به همین شکل در حال گسترش باشد، این بزرگترین خطر برای جمهوری اسلامی است. دولت اگر بخواهد از طریق شوک درمانی، اقتصاد را سر پا نگهدارد، این شوک درمانیها میتواند تبعات بسیار منفی را برای جمهوری اسلامی داشته باشد.
دولتهای جمهوری اسلامی میخواهند با برخوردهای پوپولیستی مشکل اقتصادی را حل کنند که سخت در اشتباهاند
بنده با هرگونه شوک درمانی مخالف هستم اما باید قیمت بنزین با نرخ تورم همخوانی داشته باشد اما به تدریج نه اینکه شب بخوابید و صبح دستور دهید که قیمت بنزین سه برابر شود! یکی از ایرادات دولتهای جمهوری اسلامی این است که میخواهند با برخوردهای پوپولیستی مشکلات اقتصادی را حل کنند، علم اقتصاد با تفکر پوپولیستی در تضاد است. وزارت رفاه که در زمان آقای خاتمی به وجود آمد تا دکانهایی مثل کمیته امداد، بنیاد مستضفعان، بنیاد شهید و امثالهم با هم ادغام شوند اما این اتفاق نیفتاد و الان شاهد رانت و فساد و به ساز به فروش های فراوان در این سازمان ها هستیم.
منبع: سایت دیدهبان ایران