آخرین وضعیت از زندانی های سیاسی زندان تهران بزرگ/ حائری: فرد ضاربِ حادثه دیروز را مجدداً به بند بازگردانده اند/ در تهران بزرگ اشرار را «وکیل بند» می کنند/ زندانیان مضروب را به سالن ۹ منتقل کرده اند که وکیل بندش ساقی مواد است
زندانی سابق سیاسی گفت: چیزی که من میدانم این است که آقای صمدی به اتهام کلاهبرداری در زندان هستند اما مدعی نفوذ در نهادهای عالی نظام است و گفته است که پدرش از کارکنان عالی رتبه مجمع تشخیص مصلحت نظام است. از طرفی خودش را هم پاسدار معرفی کرده است. ایشان در مدتی که وکیل بند بودند بسیار رفتارهای نابههنجار و غیر انسانیای با زنداینان داشتند. الان متوجه شدیم زندانیان سیاسیای که مورد ضرب و شتم قرار گرفتند، به سالن 9 که این فرد وکیلبنداش است منتقل کردهاند. این برای زندانیان سیاسی از چاله به چاه افتادن است.
دیده بان ایران- ( مرگ شاهین ناصری هیچ ربطی به مرگ ستار بهشتی ندارد، مسائل را سیاسی نکنید) این اظهارات حسن نوروزی، نایب رئیس کمیسیون قضایی مجلس یازدهم در پاسخ به سوال خبرنگار دیدهبان ایران مبنی بر اینکه اگر با قضیه ستار بهشتی برخورد جدی میشد آیا شاهد کم شدن اینگونه اتفاقات نمیشدیم؟ بود. مرگ های مشکوک، ضرب و شتم، نادیده گرفتن حقوق اولیه امروزه به بزرگترین معضل زندانیان به خصوص زندانیان سیاسی و امنیتی در کشور تبدیل شده است.
روز گذشته محمد حبیبی و احمدرضا حائری خبری مبنی بر ضرب و شتم زندانیان سیاسی زندان تهران بزرگ توسط فردی به نام «غلام برزگر» را رسانهای کردند. با انتشار این خبر موجی از نگرانیها از بابت سلامت جان این افراد از طرف خانواده و فعالان سیاسی و مدنی به وجود آمد.
احمدرضا حائری، فعال سیاسیای که این خبر را رسانهای و زندانیان از داخل زندان با او در تماس هستند در خصوص اتفاقات روز گذشته در زندان تهران بزرگ اظهار کرد: این قضیه به زمانی برمیگردد که مقامات وقت قوه قضاییه زندانیان سیاسی را از زندان اوین به زندان تهران بزرگ منتقل کردند. زندان تهران بزرگ تا سال 97 زندانی سیاسی نداشت. اولین پیامد این انتقال، قتل علیرضا شیرمحمدعلی بود که در خردادماه 1398 توسط یک زندانی با جرائم خشن کشته شد. در ادامه این اتفاقات، زندانیان اعتراضات آبان ماه 1398 که تعدادشان زیاد هم بود به این زندان منتقل شدند. من خودم در واحد 5 این زندان بودم که البته نسبت به دیگر واحدها نوساز بود. مهرماه سال گذشته زندانیان سیاسی را از این واحد به بدترین و کم امکاناتترین واحد این زندان یعنی واحد دو منتقل کردند. با وجود این جابهجایی قانون تفکیک جرائم اجرا نشد و زندانیان سیاسی را در کنار دیگر زندانیان با جرائم مالی و کلاهبرداری و در برخی مواقع جرائم شرارت و قرار دادند. این مسئله در این مدت اعتراضات زیادی را برانگیخته بود که در یک ماه گذشته مسئولیت بند زندانیان سیاسی را برخلاف آییننامه سازمان زندانها نه با مشورت خود زندانیها بلکه با تصمیم خود مقامات، مسئولیت اداره بند را به زندانیان با جرائم مختلف دادند. در این مدت مسئولیت بند زندانیان سیاسی زندان تهران بزرگ بر عهده شخصی به اسم مجید هاشمی بوده است. مشکلی که زندانیان سیاسی با این شخص داشتند ورود مواد مخدر به داخل زندان بود. باتوجه به اینکه تعدادی از زندانیان سیاسی اعتراضات آبان 98 و دی ماه 96 در این سالن نگهداری میشدند، دست به اعتراض زدند. این زندانیان نگرانی خود را از بابت آلوده شدن زندانیان جوان سیاسی به مواد مخدر را با مقامات زندان مطرح و درخواست کنار گذاشته شدن این شخص را ارائه دادند. درخواست زندانیان سیاسی این بود که اداره بند این بخش از زندان را به خود زندانیان سیاسی بدهند. پیامد بی توجهی مسئولین به این نقطه منتهی شد که امروز یک زندانی به نام غلام برزگر که چند روز گذشته وارد این سالن شده است، با تحریک وکیلبند با چاقو و تیزی که مشخص نیست از کجا به دست او رسیده است به زندانیان سیاسی حمله کرده و تعداد زیادی از این زندانیها را مثل اکبر باقری، اکبر فرجی و پویا قبادی را زخمی میکند. این در حالی است که سایر زندانیان سیاسی هم به صورت سطحیتر زخمی شدهاند. با اطلاعاتی که از داخل زندان به بنده رسیده متاسفانه با وجود حضور رئیس واحد دو به نام آقای پوریوسف، بهجای جابهجایی این ضارب یعنی غلام برزگر، دستور انتقال زندانیان سیاسی مضروب را میدهند.
حائری در خصوص آخرین خبرها از زندانیان زندان تهران بزرگ، گفت: دیشب تا ساعت 7 دوستان زندانی با بنده تماس میگرفتند. از زمانیکه دستور انتقالشان آمد قرار بر این شد به من خبر دهند اما متاسفانه تا به الان هیچگونه تماسی نه با من و نه با خانوادههایشان نگرفتهاند. نگرانی که وجود دارد این است که آقای قشقایی که به خانوادهاش گفته بود که بچهها را منتقل کردهاند اما ایشان همچنان در سالن 10 هستند و آن شخص ضارب یعنی غلام بزرگر را هم به آن سالن برگرداندهاند. این باعث نگرانی خانواده آقای قشقایی و دیگر زندانیان سیاسی دیگر شده است که خدایی نکرده اتفاقی برای این افراد نیفتد. طبق شنیدههای ما این ضارب در وضعیت روحی روانی مناسبی قرار ندارد و سابقه شرارت را هم دارد.
وی در خصوص پیمان صمدی که بارها توسط زندانیان متهم به اعمال خشونت شده است، اظهار کرد: مقامات زندان تهران بزرگ پیمان صمدی و مجید هاشمی که متهم به وارد کردن مواد به داخل بند و محرک درگیری دیروز در زندان بوده است را بهعنوان وکیلبند سالنهای 9 و 10 انتخاب کرده بودند. بعد از عفو زندانیان آبان که جمعیت قابل توجهی از زندانیهای زندان تهران بزرگ کم شد و تعداد زندانیان سیاسی به حدود 50 نفر رسید، فقط سالن 10 را به این افراد اختصاص دادند و سالن 9 را به عنوان سالن نمونه در اختیار همین آقای پیمان صمدی قرار دادند. چیزی که من میدانم این است که آقای صمدی به اتهام کلاهبرداری در زندان هستند اما مدعی نفوذ در نهادهای عالی نظام است و گفته است که پدرش از کارکنان عالی رتبه مجمع تشخیص مصلحت نظام است. از طرفی خودش را هم پاسدار معرفی کرده است. ایشان در مدتی که وکیل بند بودند بسیار رفتارهای نابههنجار و غیر انسانیای با زنداینان داشتند. بنده خودم مکتوب این قضایا را به مقامات قضایی اطلاع داده بودم که این شخص را جابهجا کنند و این مسئولیت را از ایشان بگیرند. در یک مقطعی این کار را انجام دادند اما الان متوجه شدیم زندانیان سیاسیای که مورد ضرب و شتم قرار گرفتند، به سالن 9 که این فرد وکیلبنداش است منتقل کردهاند. این برای زندانیان سیاسی از چاله به چاه افتادن است. آن زندان بدون آن آزار و اذیتها هم یک نوع سختی برای زنداینان سیاسی در پی دارد و وقتی شما در زندان رنج مضاعفی را برای زندانی فراهم کنید، این شرایط برای زندانی سختتر خواهد شد و به نوعی زندان در زندان را برای زندانی به وجود می آورید. من تصورم این است که مقاماتی که در زندان مسئولیتی را برعهده دارند هدفشان دقیقا همین است. اما در خصوص مقامات عالی قوه قضاییه که مدعی عدالت هستند، واقعا نمیدانم چرا هیچ واکنشی نشان نمیدهند. اتفاق دیروز یک نوع هشدار است که بی توجهی به آن امکان دارد منجر به مرگ هر کدام از این زندانیان سیاسی شود. مسئولیت جان تک تک این زندانیان سیاسی بر عهده مقامات ارشد قوه قضاییه است.
حائری در خصوص صحبتهای چند وقت گذشته حسن نوروزی مبنی بر اینکه مرگ شاهین ناصری را سیاسی نکنید و مسئله ستار بهشتی و شاهین ناصری هیچ ارتباطی به هم ندارند، گفت: من قویا معتقد هستم که مسئله زندهیاد ستار بهشتی بی ربط به این مسائل نیست. در زندانها همه کارکنان به نوعی فعال ما یشا هستند. از آن سربازی که دوران سربازیاش را در آن زندان میگذراند تا بقیه کارکنان فعال ما یشاء هستند. یعنی هر رفتاری با زندانیها داشته باشند، هیچ نهادی آنها محکوم نخواهد کرد. متاسفانه چون عوامل اجرایی زندانها از این موضوع آگاهی دارند به خودشان اجازه میدهند که هر رفتاری که دوست دارند با زندانیها داشته باشند. در زندانها ضرب و شتم زندانی یک مسئله کاملا عادی است. قطعا اگر در یک جایی برخورد جدی با این افراد میشد شاهد اتفاقات حال حاضر نبودیم. ما در خصوص حق حیات انسانها صحبت میکنیم. این بی قانونی حاکم بر اداره امور زندانها است که این فجایع را به وجود آورده است.
این فعال سیاسی در پاسخ به این سوال که آیا اگر سازمان اموز زندانها از زیر نظر قوه قضاییه خارج و زیر نظر وزارت دادگتری قرار بگیرد، تغییری را شاهد خواهیم بود، اظهار کرد: در ظاهر اینطور نشان میدهد که این انتقال باید تغییراتی را ایجاد کند اما وقتی در کشور قانون محترم شمرده نشود این انتقالها راه به جایی نمیبرد. ما همین الان قانون داریم که نباید زندان و بازداشتگاهی که زیر نظر سازمان امور زندانها نیست، وجود داشته باشد اما برخلاف همین قانون ما شاهد این هستیم که هر نهاد امنیتی و نظامی بازداشتگاهها و خانههای امن مخصوص به خود را دارند. فرض را بر این بگیریم الان سازمان امور زندانها به زیر نظر وزارت دادگستری درآمده است تنها تفاوتی که ایجاد میکند این است که مجلس شورای اسلامی میتواند وزیر دادگستری را استضیاح کند. از طرفی دیگر نمایندگان مجلس هم به دلیل همین غیر محترم شمردن قانون، متاسفانه در آنجا هم اتفاق خاصی نمیافتد.
این زندانی سیاسی سابق در ادامه خاطر نشان کرد: طبق قانون آییننامه اجرایی سازمان امور زندان ها، اصلی با عنوان تفکیک جرائم داریم که زندانیان سیاسی باید جدای از دیگر زندانیان نگهداری شوند. این آیین نامه باید اجرایی میشد که این اتفاق نیفتاد. در خصوص این اتفاق ما دو گزینه داریم یکی اینکه مقامات سازمان امور زندانها و قوه قضاییه، توان و قدرت مدیریت این قانون را نداشته و ندارند و یا عامدانه این قانون را اجرا نکردند که در این صورت فقط باید گفت وا مصبیتا. مقامات باید پاسخگو باشند که چرا تا به الان این قانون را اجرا نکردند.
حائری در پایان در خصوص بازداشتگاههای نامشخصی که توسط نیروهای امنیتی و نظامی اداره میشوند و خشونتهایی که در حق زندانیان آبان 98 اتفاقا افتاده است، گفت: در مورد زندانیان آبان من چون با یکسری از این افراد در زندان هم بند بودم روایتهای متعددی از آنها شنیدم. یعنی این زندانیان در پایگاهههایی نامشخصی که اصلا معلوم نیست کجا هستند نگهداری و محبوس میشدند. براساس تحلیلی که بنده داشتم بازداشتیهای آبان 98 را در مراکز رسمی و بازداشتگاههای معمول نگهداری نمیکردند. مسئله ما مسئله حاکمیت قانون است. ما بارها در جمهوری اسلامی شنیدهایم که قانون باید محترم شمرده شود اما متاسفانه این صحبت همیشه در حد حرف بوده است. من میگویم اجرای قانون بد خیلی بهتر از بی قانونی است اما در حال حاضر ما با بی قانونی مطلق مواجهه هستیم.
منبع: دیده بان ایران- نازیلا معروفیان